دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 566480
تعداد نوشته ها : 612
تعداد نظرات : 10

Rss
طراح قالب
وحيد اسدي

 برج يا گنبد شاطر
 اين برج در روستاي صومعه و 5/8 كيلومتري اردبيل در يك فضاي وسيع و گسترده بنا شده است . در حوالي برج به فواصل گوناگون ، تپه هاي باستاني قرار دارد . بيشتر آنها مربوط به دوره هاي پيش از اسلام به ويژه دوره اشكاني است . از كتيبه و پوشش بنا چيزي برجاي نمانده است ولي از شيوه معماري برج و شباهت آن با مقبره چلبي اوغلو در سلطانيه چنين برمي آيد كه احتمالاً از بناهاي قرن هشتم هجري باشد .

تپه نادر
 در جنوب غرب شهرك اصلاندوز و در محل بهم پيوستن رودخانه دره رود به ارسقرار دارد . اين تپه حدود 30 متر ارتفاع دارد و محيط آن حدود 1500 متر است . برخي معتقدند كه تپه نادر به دليل اهميت و موقعيت استراتژيكي و نظامي آن از قديمي ترين قلاع منطقه بشمار مي رفته و قدمت آن تا هزاره سوم و چهارم قبل از ميلاد تخمين مي زنند .

قلعه ديو (ديو قلعه سي) 

 اين قلعه در پنج كيلومتري جنوب غرب دهكده كويج از شهرستان مشگين شهر و بر روي دامنه هاي شمالي سبلان ساخته شده است . مطالعات باستان شناسي اوليه اي كه انجام گرفته، ساخت آنرا به دوره هخامنشيان نسبت داده اند .

امامزاده دختر (حليمه خاتون)
در كنار مسجد مير صالح مجتهد رضوان الله تعالي عليه مرقد شريفي  وجود دارد كه به امامزاده دختر معروف و مشهور است در مورد اين قبر شريف چند امر مسلم است اول آنكه اين قبر شريف متعلق به امامزاده هاي بزرگوار مي باشد و دوم آنكه قدمت تاريخي آن به قرن سوم هجري و معاصر با امامزاده هاي يزرگوار سيد صدر الدين و سيد صالح و سيد حمزه (ع) مي باشد كه در دوران صفويه و قبل و بعد از آن مورد توجه عام و خاص بوده و به احتمالي قبر شريف سيده اي بزرگوار مي باشد كه از دختران حضرت امام موسي بن جعفر(ع) و مشهور به حليمه خاتون است تشيخص دقيق هويت ايشان نيازمند تحقيقي ميداني در علم تبار شناسي مي باشد و در حال حاضر ترميم و تكميل قبر شريف ضروري است. 

بقعه شيخ حيدر مشگين شهر
در محوطه اي موسوم به امامزاده در مشگين شهر برج بلندي واقع است كه تقريباً از تمام نقاط شهر و همچنين ورودي هاي اصلي شهر بخش هايي از آن ديده مي شود كه بنام مقبره شيخ حيدر تحت شماره 184 در فهرست آثار ملي ثبت گرديده است. تاريخ ساخت اين بنا به دوره ايلخاني باز مي گردد.

حمام تاريخي
اين حمام در مركز خياو و در خيابان جنت ‌سرا در زميني به مساحت 600 متر مربع واقع شده است . اين حمام در اواخر دوره قاجاريه ساخته شده و از سبك معماري بسيار جالبي برخوردار مي ‌باشد . بناي ساختمان از كف خيابان چند متر پائين تر مي باشد و به همين علت ورودي حمام از طريق چند پله به رختكن منتهي مي ‌شود . رختكن فضائي است مربعي شكل كه بر روي چهار پايه استوار بوده و چهار طاق گنبدي شكل آن را پوشش داده است . از ويژگي ‌هاي جالب توجه اين محوطه وجود چهار گنبد كوچكتر در چهار گوشه رختكن است كه بدين ترتيب گنبد اصلي و پايه‌ هاي آن در داخل محوطه رختكن واقع شده و طرفين آنها باز مي‌ باشد . حوض زيبائي نيز وسط رختكن را مزين كرده است . اين رختكن از طريق فضاي ديگري به داخل گرم ‌خانه راه پيدا مي‌ كند و پلان گرم خانه نيز شباهت كامل به پلان رختكن دارد . در قسمت جنوب شرقي گرمخانه ، خزينه حمام قرار گرفته كه متاسفانه قسمتي از آن بدليل احداث دوش ار بين رفته است . در طرف راست درب ورودي حمام ، فضاي باريك و بلندي واقع شده كه در امتداد طول حمام به قسمت جنوب شرقي منتهي راه دارد و در طرف چپ درب ورودي نيز فضاي ديگري وجود دارد كه از طريق راهرو كوچكي به رختكن منتهي مي‌ شود .
حمام تاريخي عدل مشكين شهر ، استان اردبيل در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيد .
به عقيده كارشناسان ميراث فرهنگي اين حمام از معماري قابل توجه و منحصر بفردي برخوردار بوده و داراي دو سالن مجزاست كه هر سالن روي چهار طاق گنبدي شكل استوار شده است.
 سالن رختكن و وجود چهارگنبد كوچكتر درچهار گوشه رختكن را از ويژگي هاي اين حمام است گنبد اصلي و پايه ‌هاي آن در داخل محوطه رختكن واقع شده و حوض زيبايي وسط رختكن را مزين كرده است .
پلان گرمخانه نيز شباهت كامل به پلان رختكن داشته ، اما قسمت خزينه آن به دليل احداث دوش از بين رفته است .
هم اكنون به رغم برخي اقدامات انجام شده براي جلوگيري از تخريب اين بنا بخشي از اين حمام در حال تخريب بوده و بخشي ديگر نيز به محل تخليه زباله درمانگاه مجاور حمام تبديل شده است

استان اردبيل
در مغان، مردم پيش از طلوع آفتاب روز چهارشنبه، دسته جمعي به كنار رودخانه مي  روند، آتشي بر مي افروزند و جوانان در آنجا به سواركاري مي پردازند و هنگام بازگشت، زنان ظرف هايشان را از آب رودخانه پر مي كنند و به خانه مي آورند و آب آن را به دور و برخانه مي پاشند كه با اين كار، سال جديد، سالي سرشار از روشني و زلالي و پاكي خواهد بود.

نام روستاي زيبا و گردشگري "كزج" كه از كلمه "كزه" يعني چوب دستي گرفته شده، به عنوان سكونتگاه روستايي منفرد در دهستان خورش رستم شمالي و در ارتفاع يكهزار و ۲۵۰ ‪   متري از سطح دريا با موقعيت كوهستاني دامنه اي و به فاصله ۱۷/۵ كيلومتر از مركز دهستان خورش رستم (هشتچين) واقع شده و تا شهرستان خلخال ‪۵۷/۵ كيلومتر فاصله دارد. در حال حاضر اين روستا بالغ بر يك هزار و ۴۳۵ نفر در قالب ۲۷۷ خانوار جمعيتي داشته كه ۶۵ درصد آن را اهل سنت و ۳۵ درصد بقيه را اهل تشيع تشكيل داده و به زبان تركي آذربايجاني تكلم مي كنند. روستاي كزج با بافت متمركز ساخت و ساز پيرامون هسته اوليه آن بنا شده و به همين علت زمينهاي زراعي و باغات بيشتر در حاشيه و پيرامون بافت مسكوني گسترش يافته است. رودخانه قزل اوزن از يك كيلومتري غربي اين روستا مي گذرد و ارتفاعات "عرب بيله دشت"، "ورگان چوله" و "داغ يولي" در سمت شرق روستا واقع شده و آن را احاطه كرده و بافتي شبيه روستاي گردشگري ماسوله را در اين روستا پديد آورده است. آنچه اين روستا را حايز اهميت ساخته علاوه بر معماري منحصر به فرد، علاقه اهالي به حفظ اين نوع معماري و تاكيد بر حفاظت و حراست از سنن، آداب، رسوم و فرهنگ گذشته اين خطه است. روستاي "كزج"؛ ماسوله اردبيل به علت نزديكي اين روستا به ماسوله و براساس نظريه كارشناسي و متخصصان آثار معماري تاريخي و بر اساس شواهد مستدل و مشابهت ساخت و ساز و نيز معماري خانه ها، طريقه آرايش و سليقه به كار رفته در ساخت و ساز ابنيه، اهالي روستاي گردشگري ماسوله از سكنه اين روستا هستند كه در گذشته هاي دور به علت كوچرو بودن مردم اين روستا و استفاده از منطقه ماسوله به عنوان ييلاق، بخشي از جمعيت روستاي كزج در آن منطقه ساكن شده و روستاي ماسوله را به وجود آورده اند. روستاي كزج به علت بافت معماري از جمله نوع مصالح به كار رفته در ساخت و ساز، رنگ آميزي ديوارها، حياط خانه ها، درها و پنجره ها و نيز سليقه منحصر به فرد در ساخت بنا، هدايت فاضلاب منازل و بكر بودن فرهنگ زندگي اجتماعي و حتي همزيستي مسالمت آميز شيعيان و اهل تسنن ساكن در روستا از سوي سازمان ميراث فرهنگي كشور جزو ۱۲ روستاي هدف گردشگري استان اردبيل تعيين شده است. نماي ظاهري اين روستا از ديد گردشگران جلوه اي جذاب و ديدني به آن بخشيده به طوري كه در نگاه اول، صدها واحد مسكوني به صورت مكعب هايي در كنار هم و همشكل ديده مي شوند كه با رنگ آميزي تزييني ايوانها، تيرهاي چوبي ايوانها، پله ها، درها و پنجره ها منظره بديعي را به وجود آورده است. پشت بام اكثر خانه هاي اين روستا كاهگلي بوده و به علت شيب تند محل ساخت و استقرار روستا، پشت بام هر خانه اي حياط خانه بالاتر است. سقف و پشت بام خانه ها بيشتر با افزودن لايه هاي كاهگلي متعدد حدود نيم سانتي متري در هر سال به روش ماله كشيهاي سالانه ضخيم شده به طوري كه بارشهاي باران و برف موجب چكه كردن سقفها نمي شود. اين لايه هاي كاهگلي از تركيب گل خاك رس منطقه و كاه گندم تهيه مي شود و در ساليان اخير نمك نيز براي جلوگيري از نفوذ آب به لايه هاي زيرين و پيشگيري از چكه كردن سقف بامها به تركيبات كاهگل افزوده مي شود. اين شيوه معماري حتي با همه گير شدن استفاده از مصالح ساختماني جديد از قبيل قير، ايزوگام، ايرانيت و سيمان هنوز هم در روستاي كزج مرسوم بوده و زيبايي و طراوت خاصي به اين روستا بخشيده است. معماران ساختمانهاي اين روستا از خود اهالي هستند كه با استفاده از مصالح موجود در منطقه خانه ها را مي سازند و هنوز شش نفر از معماران سالخورده كه روش منحصر به فردي در ساخت خانه هاي اين روستا دارند، در قيد حيات هستند كه با مرگ آنها اين شيوه معماري نيز به پايان عمر خود خواهد رسيد. همچنين در سالهاي گذشته فقط از آجرهاي خشتي پخته و حتي آجر خام در ساخت خانه ها استفاده مي شد ولي امروزه از مصالحي همچون سنگ نيز به علت وجود معادن سنگ در منطقه استفاده مي شود.
 
در ساخت خانه و هر گونه محل مسقفي در اين روستا از چنار تبريزي و براي پوشاندن سقف خانه ها نيز از مصالحي به نام "پرند" كه شامل چوبهاي باريك به طول دو متر و به ضخامت يك سانتي متر مي باشد، استفاده مي كنند روستاي "كزج" جزو ۱۰ روستاي برگزيده كشور است روستاي كزج به علت بافت پلكاني، نوع مصالح و معماري به كار رفته در احداث بناها، شكل معابر و رنگ آميزي واحدهاي مسكوني جزو ۱۰ روستاي برگزيده كشور براي احيا و مرمت انتخاب شده و احياي بافت با ارزش معماري اين روستا از سال ۸۴ و بر اساس طرح مطالعاتي بنياد مسكن آغاز شده است. طرح احياي اين روستا با همكاري سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري با هدف آماده سازي براي پذيرش گردشگران آغاز شده و در اجراي آن با حفظ وضع موجود كليه سطح و جداره معابر روستا بدون تغيير و بازگشايي، سنگفرش مي شود. روستاي كرج يكي از روستاهاي نمونه و روستاي هدف گردشگري استان است كه بايد با در نظر گرفتن بافت با ارزش روستا و با استفاده از مصالح بومي و منطقه اي، با حفظ معماري قديمي و با استفاده از كارشناسان و معماران مجرب احياء و مرمت شده و هيچگونه تغييري در كالبد اصلي روستا به وجود نيايد. انتخاب اين روستا به عنوان روستاي هدف گردشگري و احياي بافت معماري آن گام مهمي در معرفي و  توسعه صنعت گردشگري و در نهايت درآمدزايي براي اهالي اين روستا بوده و بي شك توجه بيش از پيش به اين امر موجب افزايش درآمد مردم اين روستا در آينده خواهد شد. همچنين برگزاري جشنواره هاي تابستاني گردشگري، معرفي جاذبه هاي گردشگري منطقه، مشاركت بخش خصوصي، تاسيس واحدهاي اقامتي و پذيرايي، تبليغ و معرفي اين روستا از طريق رسانه ها و.. از جمله راهكارهايي است كه زمينه جذب و اقامت بيشتر گردشگران را در اين روستا فراهم خواهد كرد.

بنايي است مربع مستطيل از آجر و گنبد ساده آجري . درازاي بنا 16 متر و پهناي آن 14 متر است . درون بنا مربع ‌شكل و داراي چهار طاق نما مي باشد ، كه بر روي ستون هاي مربع شكل تعبيه شده‌ اند . طاق نماها جناقي و با نقاشي هاي محدودي در ازاره تزئين يافته است . محراب كليسا نقاشي هايي به شكل ترنج هاي گوناگوني دارد و رنگ هايي كه در گل هاي گوناگون ترنج به كار رفته ، سبز روشن و نارنجي روشن و در متن سرمه ‌اي است . درب ورودي كليسا چوبي و داراي تزئين‌ هاي هندسي زيبائي است ، در محوطه كليسا گورهائي وجود دارد كه از سنگ هاي معمولي و رسوبي در ساخت آن استفاده شده و بر روي آنها صليب هايي كنده شده است .بر روي درب ورودي كليسا با خط ارمني ، بوسيله تكه‌ هايي بريده شده از ني ، كه به شكل حروف درآورده و با ميخ بر متن درب كوبيده‌ اند ، چنين نگاشته شده است :

« اين دربِ خانه حقيقي خداست  ، كه بر رسم يادبود از طرف اگالوس مليك ميرزا يانس به كليساي مريم مقدس هديه مي ‌شود . 1876 م . »

باوجودي كه به دليل قرار گرفتن اردبيل در مسير جاده ابريشم ، اين شهر از ديرباز محل آمد و شد بازرگانان و گردشگراني از اديان مختلف بوده ، اما ارتباط اين شهر با مسيحيت به ادوار بسيار طولاني برمي گردد . در كتاب هايسماوورك ، كتاب ادعيه مشهور ارامنه ، دو اشاره و روايت در مورد اردبيل ذكر شده است . روايت اول در مورد مرگ اسقف ايراني به نام آبراهام و اشاره دوم در مورد شهادت اسقف ديگر ايراني به نام آنانيا است :

شهادت اسقف آبراهام ايراني

اين اسقف ايراني اهل اردويل ( اردبيل كنوني ) بود و به دست گريگور روشنفكر قديس به مقام اسقفي و اجتهاد رسيده بود . وي با شجاعت عجيبي در اردبيل به تبليغ دين مسيحيت مي ‌پرداخت و عده زيادي را از دين زرتشت به مسيحيت هدايت كرد . تبليغات شجاعانه اسقف آبراهام خشم موبدان را برانگيخت و آنان او را دستگير كرده و به نزد موبد موبدان بردند و او را وادار كردند تا او را بكشد ، اما او از كتاب آسماني سخن گفت و بر شاه ايران سابوسوس ( شاپور ) و موبد موبدان لعنت فرستاد كه در همين حالت سر وي را از بدنش جدا كرده و به شهادت رساندند .

شهادت اسقف آنانياي ايراني

اسقف آنانياي ايراني با ورودش به شهر اردويل شروع به سرزنش زرتشتيان نمود ( آنان آتش را محترم ميشمرند ولي نمي پرستند ) و آنان را به خداشناسي و ايمان آوردن به مسيح دعوت نمود . اهل شهر او را گرفته و آنقدر شلاق زدند كه همه گمان كردند كه او زير ضربه هاي شلاق جان داده است به همين سبب جسد بي جان آنانيا را به گوشه اي انداختند . اما پس از گذشت مدتي آنانيا باز به هوش آمد و باز هم از خداشناسي و ديت مسيحيت سخن گفت و در همان حال به شهادت رسيد .

ارامنه اردبيل

در اواسط قرن نوزدهم ، ارامنه تبريز به اردبيل مهاجرت كردند و در آنجا سكونت گزيدند . اين عده از ارامنه صاحب مال و مكنت نبودند ولي در مقايسه با ارامنه ساير نقاط ايران از رفاه بيشتري برخوردار بودند . تعدادي از آنان صنعتگر بودند و بقيه نمايندگي تجارتخانه‌ هاي مختلفي را به عهده داشتند و در ميان مسلمانان اردبيل از جايگاه خوبي برخودار بودند . در فاصله سال هاي 1880 تا 1900 ميلادي ، خاچاطور شهبازيان ، عمده التجار ارامنه در اردبيل ، روابط تجاري با روسيه را عهده دار بود و با تدبير و متانت با مردم شهر برخورد مي ‌كرد . به همين جهت اهالي مسلمان و غير مسلمان شهر اردبيل از او رضايت داشته و از نيك نفسي او بهره مند مي‌ شدند . ارامنه اردبيل با كمك خاچاطور شهبازيان صاحب كليسا و مدرسه شدند و اگر چه اين آثار كوچك هستند اما تا كنون موجوديت و اهميت خود را حفظ كرده اند .

اگر چه ارامنه اردبيل در مورد تحصيل و شيوه ‌هاي آموزشي نظريات اشتباهي داشتند و به همين دليل بدون اطلاع از شيوه ‌هاي جديد آموزشي مدرسه ‌هاي خود را با شيوه قديمي اداره مي ‌كردند ، با اين وجود ارزش تحصيل را درك كرده اند و با تلاش دسته جمعي در نگهداري مدرسه و كليساي خود كوشا بوده اند . گاه گاهي در صحنه مدرسه نمايشنامه‌ هايي ترتيب مي ‌دادند و براي كشيش ، معلم ، سلماني ، حمامي حقوق جداگانه پرداخت مي ‌كرده اند . از آنجا كه در جمعيت ارامنه اردبيل تعداد دختر از پسر بيشتر است بيشتر شاگردان مدرسه ارامنه را دختران تشكيل مي‌ دادند . تا زماني كه راه آهن روسيه به تبريز امتداد پيدا نكرده بود زندگي ارامنه در اردبيل ادامه داشت اما به محض اينكه سيستم مواصلات و مراودات با خارج تغيير پيدا كرد جامعه ارامنه اردبيل به تدريج تقليل يافت و بيشتر آنان به تبريز مهاجرت كردند زيرا مهم ‌ترين عامل وابستگي ارامنه به اردبيل امتداد راه تجاري تبريز - باكو بود و ادامه بهره برداري از اين راه تجاري عامل مشوقي بود تا ارامنه در اردبيل به زندگي خود ادامه دهند و بتوانند محروميت هاي اجتماعي ، قومي و مذهبي خود را با دوري از همكيشانشان كه در تبريز تعداد شان بيشتر بود تحمل كنند  .

 كليساي اردبيل در سال 1876 ميلادي ( برابر با 1255 خورشيدي ) بنا شده است . اين بنا با خرج خانواده گالوست ميرزايان و اهتمام خاچاطور شهبازيان ساخته شد . تا سال 1944 ميلادي اين كليسا فعال بوده و آخرين مراسم مذهبي و نماز جماعت در سال 1944 ميلادي برابر با 1323 خورشيدي توسط كشيش وارطان ژاماگورسيان در آن انجام مي ‌شده است . از آن تاريخ به بعد به دليل مهاجرت خانواده‌ هاي ارمني به تبريز و تهران انجام مراسم مذهبي در كليسا تعطيل شده است . امروز كه يك قرن از عمر بناي كليساي مريم مقدس اردبيل مي گذرد ، متعلقات كليسا از جمله حمام و مدرسه بطور كامل از بين رفته و تنها بناي كليساي رو به تخريب به حيات غير فعال خود ادامه مي ‌دهد . در حال حاضر حتي يك خانواده ارمني در اردبيل مقيم نيست . از سال 1370 كليساي مذكور از طرف شوراي خليفه گري ارامنه آذربايجان در اختيار مديريت ميراث فرهنگي اردبيل قرار گرفت تا با كمك هاي مالي ارامنه اين بناي تاريخي مرمت شود و با تغيير كاربري از فضاي آن جهت استفاده‌ هاي فرهنگي و هنري استفاده شود .

X