دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 566479
تعداد نوشته ها : 612
تعداد نظرات : 10

Rss
طراح قالب
وحيد اسدي

خانه حسن پور
اين خانه در مجموعه بافت قديمي شهر اراك و در اولين گذر سمت چپ بعد از چهار سوق بازار و در راه مقابل گذر مدرسه و مسجد سپهداري قرار دارد.منزل از دو بخش جنوبي و شمالي تشكيل شده كه بخش جنوبي آن در دوره قاجاريه و بخش شمالي آن متعلق به سال ۱۲۹۰ هجري شمسي مي باشد. ساختمان در دو طبقه احداث شده و طبقه همكف به اتاق هاي زمستان نشين، آشپزخانه، انبارهاي آذوقه و ورودي بنا اختصاص دارد و طبقه اول اتاق هاي شاه نشين و تابستان نشين را شامل مي شود.
كف حياط حدود ۵/۱ متر از كف خيابان پايين تر بوده و تمامي اتاق ها نور لازم را از حياط مي گيرند. مصالح به كار رفته آجر، ملات آهك و گچ بوده و تمامي نماي بيروني ساختمان با آجر، كاشي و اشكال اسليمي آجري تزئين شده است. اين بناي مسكوني اخيراً توسط سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري خريداري، مرمت و براي آموزش هنرهاي سنتي و ميراثي مورد استفاده قرار گرفته است. اين خانه در تاريخ ۱۶/۱/۱۳۷۷ به شماره ۱۹۸۵ در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است.

ارگ حكومتي
مجموعه ارگ تاريخي و حكومتي شهر اراك كه امروزه جز منزل سپهدار(كه آن هم درحال باسازي است) چيزي از آن باقي نمانده است ، از بناهاي عصر قاجاريه است و در خيابان ادبجو ،روبه روي خيابان شهيد كلاهدوز و انتهاي كوچه شهيد رنجبر قرار دارد . اين مجموعه به مباشرت يوسف خان گرجي (سپهدار اعظم) هم زمان با احداث نخستين پايه ها و نشانه هاي شهر اراك در زمان فتحعليشاه قاجار بنا شد .
هسته و چهارچوب ساختاري اوليه شهر قديم اراك (سلطان آباد ) از چهار بخش اصلي تشكيل مي شده است :
-  بازار در مركز شهر .
-  محله مسكوني حصار واقع در غرب بازار .
- محله مسكوني قلعه واقع در شرق بازار.
- عمارت هاي ديواني شامل برج شيشه ،منزل سپهدار اعظم ،عمارت نظميه و ….
نقشه سلطان آباد (اراك قديم) كه آخرين نمونه شهر سازي ايراني ،اسلامي است ،به صورت چهار گوش شكل گرفته و در ناحيه شمال غربي آن مقر حكومتي (مجموعه ارگ حكومتي) قرار داشته است . مقر حكومتي توسط ديواري از بدنه شهر جدا مي شد و در اصل در خارج از متن اصلي شهر سلطان آباد قرار داشت . مقر حكومتي يا ارگ حكومتي به عنوان مركز حكومت و محل سكونت حاكم و ديوانيان و برخي نهادهاي حكومتي بود .
از مجموعه عظيم ارگ تا سال ۱۳۴۰ شمسي تنها عمارت نظميه ، خانه سپهدار و برج شيشه باقي بوده است. اين مجموعه به سبب اهميت تاريخي، فرهنگي توسط سازمان حفاظت از آثار باستاني در سال ۱۳۵۴ شمسي در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيد. متاسفانه بر خلاف قانون در سال ۱۳۶۱ شمسي،اين اثر ارزشمند تقريبا به طور كلي تخريبشد و جز پايه ها و قسمتي از زير زمين منزل سپهدار چيزي از اين مجموعه باقي نمانده است .

روستاي هزاوه در استان مركزي
روستاى هزاوه امامزاده " سلطان احمد" جد سوم مقام رهبري و زادگاه قهرمان مبارز استعمار ، اميركبير ، ميرزا بزرگ قائم مقام و ميرزا ابوالقاسم قائم مقام ، بوده و علاوه بر ويژگى تاريخى منحصر به فرد داراى ذخاير آب فراوان ، آب و هواى كوهستانى و چشم اندازه اى طبيعى و معمارى زيبا است .
معرفي :
اين روستا در فاصله ۱8 كيلومترى شمال غربى شهرستان اراك كه ناحيه اى از دهستان فراوان بخش فرمهين با دو هزار و ۷۳۶ تن سكنه قرار گرفته است . قدمت هزاوه با توجه به سفال هاى پيدا شده بر اساس مطالعات باستانشناسى بر روى تپه تاريخى هزش قرن پنجم هجرى را به ما نشان مي دهد . مقبره شاهزاده احمد بر روى بلند ترين قسمت روستا واقع در محله بالا از ديگر آثار با ارزش هزاوه مى باشد ، بنيان اين مقبره به دوره ايلخانان مى رسد . اين روستا داراى بافت پيچيد هاى است كه از خانه هاى سنگى ، گلى به صورت پلكانى ، بر دامنه شيب كوه ها قرار گرفته ، اين خانه ها اكثراً از گل ، سنگ و چوب ساخته شده و داراى سقف هاى مسطح هستند . خانه هاى هزاوه اكثراً بر روى صخره و كوه ساخته شده اند . روستاى هزاوه در بيشتر ايام سال معتدل و نستباً سرد مى باشد ، براى مقابله با اين مساله بيشتر ساختمان ها را رو به جنوب ساخته تا حداكثر استفاده از خورشيد برده شود . ديوار خانه ها اكثراً ضخيم و از جنس خشت ، چينه و گل است و همچنين ايجاد اتاق كرسى از ويژگى هاى معمارى اين روستا مى باشد . روستاى هزاوه با داشتن تاريخ پربار يكى از زيباترين روستاهاى استان مركزى محسوب شده و داراى زير ساخته اى مناسب گردشگرى بوده و شرايط لازم را براى تبديل شدن به دهكده توريستى تاريخى دارا مى باشد .
هزاوه يكي از بزرگ‌ ترين توليد كنندگان انگور و ديگر فراورده هاي كشاورزي در استان مركزي مي‌ باشد .
نام محله ها به ترتيب ده به سمت بالا عبارت‌ اند از :
* كيور
* ميان ده
* محله پايين
* محله چاله
* سرآسيابها
* تره زار
* ده بالا
علاوه بر معماري زيباي روستاي هزاوه آثار ديگري در اين روستا وجود دارند كه با ارزش تاريخي و فرهنگي بسيار ، جذب گردشگر را به روستاي هزاوه سبب مي ‌شوند ؛ اين آثار عبارتند از مسجد شبستان‌ دار ، درخت سرو كهنسال و حمام قديمي .
روستاي هزاوه با داشتن تاريخي پربار يكي از زيبا ترين روستاهاي استان مركزي محسوب مي ‌شود و زير ساخت ‌هاي مناسبي نيز در حوزه ‌ي گردشگري دارد . هم‌چنين شرايط آن براي تبديل شدن به دهكده‌ ي توريستي تاريخي مناسب است.

 ميرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهاني از ادباي عهد فتحعلي شاه قاجار اديبي فاضل، منشي كامل و شاعري ماهر مترسلي دانشمند و در نظم و نثر فارسي استاد بود و پنائي تخلص مي نمود. وي به سال 1193 قمري متولد شد و پس از وفات پدرش ميرزا عيسي قائم مقام در سال 1237 قمري به وزارت شاه منصوب و به قائم مقائم ملقب گرديد. وي اوايل عهد محمد شاه قاجار را ديده و به سال 1251 قمري به دستور شاه به قتل رسيد. قائم مقام در نثر فارسي سبكي خاص ايجاد كرد كه مختصات آن چنين است :

  • 1- شيريني و عزوبت الفاظ وحسن ادا
  • 2- كوتاهي جمله ها كه ديري بود از بين رفته بود
  • 3- دقت در حسن تلفيق هر مزدوج از سجعهاي زيبا
  • 4- حذف زوايد الفاظ و تعريفهاي بي جا وخسته كننده
  • 5- ترك استشهادات مكرر شعري از تازي و پارسي
  • 6- صراحت لهجه و ترك استعاره و كنايه
  • 7- اختصار وايجاز در اداي جمله ها
  • 8- ظرافت و لطيفه پردازي كه از مختصات گلستان سعدي است
  • 9- عبارتش مثل گلستان شيخ آهنگ دار

تالفيات او بدين شرح است :

  • 1- منشات قائم مقام كه حاوي نوشته ها و انشاهاي اوست و كتابي مستمل بر فوايد علمي وادبي و تاريخي
  • 2- كتاب جلاير نامه كه مثنوي فكاهي است
  • 3- الجهاديه
  • 4- ديباچه جهاديه صغراي پدرش قائم مقام اول
  • 5- ديباچه جهاديه كبري پدر
  • 6- ديوان شعر

منشاشات قائم مقام فراهاني به عنوان يكي از شاهكارهاي نثر فارسي است زيرا قائم مقام بااحاطه ادبي و قلمي داشت بساط نثر پيچيده و دشوار بعد از مغول در دوره هاي صفويه افشاريه و زنديه كه به نهايت ابتذال رسيده بود برچيد و نثر فارسي در راه رواني وسادگي انداخت و نثر ساده و روان امروزي ما دنباله همان نثري است كه قائم مقام پديد آورده بايد دانست كه نثر فارسي پس از بيرون آمدن از زير فشار زبان عرب تحوالات زيادي يافته و گاهي به اندازه اي آميخته با عربي شده كه اگر حروف ربط را بر مي داشتند كسي تميز نمي داد كه عبارت فارسي است و گاهي به قدري هم پيچيده مي شد كه نه تنها مردم كم سواد بلكه خواص هم از فهم آن عاجز بودند. آنچه قائم مقام را همتراز با اصلاح كنندگان جهان نموده وآنچه او را در نظر همه فارسي زبانان بزرگ ساخته است اصلاحي است كه در نثر فارسي كرده و به روي نويسندگان دري از سعادت گشوده است.  

 دكتر محمد مصدق ملقب به مصدق السلطنه رجل سياسي ايران، پسر ميرزا هدايت در سال 1261 متولد شد. پدرش ميرزا هدايت الله وزير دفتر استيفاء دوران ناصري و از مردان تجدد طلب و پيرو اميركبير و از معاريف شهرستان آشتيان و مادرش ملك تاج خانم نجم السلطنه بنيانگذار بيمارستان نجميه دختر فيروز ميرزا پسر عباس ميرزا وليعهد فرزند فتحعلي شاه قاجار است. تحصيلات مقدماتي را در تهران به انجام رساند و در سال 1278 ه.ش براي تحصيلات عاليه به پاريس عزيمت كرد و بعد از اتمام دوره مدرسه علوم سياسي پاريس به دانشگاه نوشاتل سوئيس وارد شد و در 1293 به اخذ درجه دكتري در حقوق نايل گرديد و بعد به ايران بازگشت چون مخالف قرارداد 1919 ( 1298 ه.ش) ايران و انگليس بود در بهار 1298 به سوئيس بازگشت و قصد داشت در آنجا مشغول كار شود كه كابينه مشيرالدوله براي تصدي وزارت دادگستري از وي دعوت كرد.
در حين مراجعت به ايران از راه هندوستان و بندر بوشهر در پاييز سال 1299 به حكومت فارس منصوب شد. با اين همه در اسفند همان سال، از شناسايي كودتاي سيدضياءالدين طباطبايي امتناع ورزيد پس از سقوط سيد ضياءالدين در سال 1300 به وزارت منصوب شد و به اصلاحات در اين وزارتخانه پرداخت. در سال 1301 حكومت آذربايجان يافت و بعد از چندي به علت عدم موافقت دولت مركزي با نظريات او ، از اين سمت استعفا داد در سال 1302 وزير امور خارجه شد. در 1303 در دوره پنجم قانونگذاري به نمايندگي مردم تهران در مجلس شوراي ملي انتخاب گرديد. در اين دوره با واگذاري سلطنت به سردار سپه مخالفت ورزيد. در دوره ششم مجددا" به وكالت مجلس از طرف مردم تهران انتخاب شد و با تشكيل مجلس موسسان مخالفت كرد و پس از اتمام اين دوره چون دولت در انتخابات مجلس دخالت كرد از سياست كناره گرفت و در قريه احمدآباد در غرب تهران اقامت گزيد.
با اين كه از سياست به كلي به كنار بود در چهارم تير ماه 1391 به وسيله شهرباني تهران توقيف شد و به بيرجند اعزام گرديد و تا آذرماه همان سال در زندان عمومي آن شهر محبوس بود. سپس مجددا" به احمد آباد تبعيد شد.پس از وقايع شهريور 1320 در دروه چهاردهم ( 1322) و شانزدهم ( 1329) بار ديگر از طرف مردم تهران به وكالت مجلس شوراي ملي انتخاب شد. در اين دوره براي استيفاي حق ملت ايران از شركت نفت ايران و انگليسي و دولت انگلستان جبهه ملي را تشكيل داد و به مبارزه پرداخت و در بيست و نهم استفند 1329 قانون ملي شدن صنعت نفت را از تصويب مجلس شوراي ملي و سنا گذراند و در ارديبهشت 1330 براي اجراي اين قانون و خلع يد از شركت نفت سابق، نخست وزيري ايران را قبول كرد. در تيرماه 1331 با اين كه مجلس جديد به نخست وزيري او راي تمايل داده بود، به سبب اختلاف نظر با محمد رضا پهلوي ( شاه وقت ) براي تصدي وزارت دفاع ملي، از تشكيل دولت جديد استنكاف كرد و شاه قوام السلطنه را به نخست وزيري منصوب كرد. ولي ملت با قيام سي تير مجددا" او را به نخست وزيري برگزيد.
در بيست و هشتم مرداد 1332 با كودتاي عوامل دربار و سيا ( C.I.A ) همراه عده اي از همكاران خود دستگير و زنداني شد. در پاييز همان سال در دادگاه هاي نظامي با وجود دفاعيات مشروح به 3 سال زندان مجرد محكوم گرديد. پس از پايان دوره زندان در شهريور 1335 تحت الحفظ به احمد آباد اعزام شد و تحت نظر ماموران ساواك بود تا اينكه در اذرماه 1346 به سبب بيماري به تهران منتقل شد و در ششم اسفند در بيمارستان نجميه بستري گرديد و در سحرگاه چهاردهم اسفندماه 1346 در گذشت و با اينكه وصيت كرده بود در گورستان شهداي سي ام تير 1331 مدفون گردد. به دستور دولت در خانه خودش احمد آباد به خاك سپرده شد. در يكي از يادداشت هاي دكتر مصدق آمده است. از روزي كه ايران مشروطه شده تنها نه من، بلكه هر يك از افراد اين مملكت داراي اين نظر بوده است كه شاه در زمان استبداد ( سلطنت مطلقه) هر چه مي خواست مي كرد و مسوول هم نبود، ولي در حكومت مشروطه كاري بدون تصويب نمايندگان ملت و موافقت دولت نمي كند، مسووليت هم ندارد. چنانچه در حكومت مشروطه هم شاه هر چه مي خواست مي كرد و مسوول هم نبود ديگر لزوم نداشت ملل عالم براي سرنگون كردن دستگاه استبداد انقلاب كنند، كشته و تلفات بدهند تا به آزادي و حكومت مشروطه برسند. من تازه داراي اين عقيده نشده ام و روز نهم آبان ماه 1304 هم كه در مجلس پنجم تهديد به قتل شده بودم داراي همين عقيده بودم.

تاليفات دكتر مصدق :

  • 1- كتاب در مسائل حقوقي به زبان فرانسه
  • 2- مدارك حقوق اسلامي و وصيت در مذهب شيعه
  • 3- كاپيتالاسيون و ايران
  • 4- رساله شركت سهامي در اروپا
  • 5- دستور محاكم حقوقي
  • 6- حقوق پارلماني در ايران و اروپا
  • 7- اصول قواعد و قوانين مالي در ايران و كشورهاي خارجي 

 آيت الله العظمي حاج آقا روح الله مصطفوي موسوي ، امام خميني (ره) ، بنيانگذار جمهوري اسلامي، در بيستم جمادي الثاني سال 1320 ه.ق. در ميان خانواده اي روحاني در شهر خمين قدم به عرصه وجود نهاد. پدرش آيت الله سيد مصطفي ملقب به فخرالمجتهدين كه زعامت و پيشوايي اهالي خمين را بر عهده داشت در ذيحجه 1320 ق در چهل و دو سالگي به دست عمال قاجاريه بين راه خمين و اراك به شهادت رسيد و امام تحت سرپرستي و حضانت عمه و مادر و مراقبت برادر بزرگش آيت الله پسنديده قرار گرفت.
امام تحصيلات مقدماتي را در زادگاهش فرا گرفت و در سال 1339 قمري براي تحصيل رهسپار اراك شد. اراك در آن زمان مركزيت علمي داشت و طلاب براي تحصيل بدان روي مي آوردند. به هر حال امام مدت پنج سال در اراك به تحصيل اشتغال ورزيد و تا سطوح عاليه پيش رفت.منطق را نزد مرحوم شيخ محمد گلپايگاني و شرح لمعه را نزد مرحوم آقا عباس اراكي گذراند و چون در سال 1340 ق. آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي به قم عزيمت كرد و حوزه علميه را بنيان نهاد امام مدتي به خمين بازگشت و از انجا به قم رفته و در اين شهر رحل اقامت افكند و به تحصيل دروس خارج از سطح پرداخت و از محضرآيت الله حائري كسب فيض كرد و به درجه اجتهاد رسيد و خود نيز به تدريس فقه و اصول و تحصيل فلسفه و حكمت مشغول شد و فلسفه را از محضر آيت الله شيخ محمد علي شاه آبادي تلمذ كرد. امام ضمن تدريس علوم عقلي و نقلي تدريس علم اخلاق را جزو دروس تحصيلي طلاب قرار داد. وي در اين رشته روح زهد و تقوي و شجاعت را به طلاب تعليم مي داد تا جايي كه در دوره رضا شاه درس اخلاق او تعطيل شد و پس از سقوط رضا شاه اين درس مجددا" در مدرسه فيضيه داير گشت و در سال 1364 ه.ق. با ورود آيت الله بروجردي به قم به همان شيوه تدريس طلاب را در پيش گرفت و علاوه بر مدرسه فيضيه مسجد سلماسي مركز تدريس او شد و هر بار انبوهي از طلاب در حوزه درسش حاضر مي شدند و مشتاقان دانش معرفت از محضرش بهره مند مي گرديدند امام از نبوغ و استعداد فوق العاده اي برخوردار بود.
با اين كه بيست سال اول عمرشان را در تحصيل ادبيات گذراندند و مدت زيادي به ادبيات پرداختند. با اين حال از سال 1340 تا 1347 جهش فوق العاده اي در ايشان پيدا شد كه حتي اسفار را هم پشت سر گذاشت از فضلا و شخصيت هاي برجسته علميه به شمار مي آمد.در سال 1340 شمسي كه تشكيل انجمن هاي ايالتي و ولايتي و لوايح شش گانه شاه مطرح شد با مخالفت جدي امام روبرو گرديد و در نتيجه حادثه پانزدهم خرداد 1342 شمسي پيش آمد و سخنراني انقلابي او در مدرسه فيضيه موجب شد كه مامورين نظامي به مدرسه ريختند و طلاب را به گلويه بستند خود او نيز به پادگان عشرت آباد تهران منتقل و زنداني شد و پس از يك سال آزاد گرديد و به قم مراجعت كرد.
بار ديگر با موضوع كاپيتولاسيون به مبارزه برخاست و سخنراني كوبنده اي در مسجد اعظم ايراد كرد كه منجر به تبعيدش در سيزدهم آبان 1342 به تركيه گرديد و پس از مدتي به نجف منتقل گشت و قريب به پانزده سال در نجف اقامت گزيد و از همان زمان عهده دار رهبري مبارزات سياسي گرديد و در هر فرصتي با صدور اعلاميه اي مردم را به مبارزه تهييج مي نمود و اعلاميه ها به صورت نوار به ايران مي رسيد و به شكل اعلاميه در مي آمد و مخفيانه توزيع و در دسترس مردم قرار مي گرفت. در سال 1356 فرزندش سيد مصطفي به طرز مشكوكي به شهادت رسيد و اين امر به تدريج دامنه تظاهرات را به شهرها كشانيد امام در اين زمان از نجف به پاريس رفت و شدت تبليغات و مبارزات عليه شاه اوج گرفت در نتيجه شاه در 26 ديماه 57 مجبور به ترك ايران شده به دنبال آن امام در 12 بهمن 1357 به ايران وارد گرديد و با ورود ايشان به خاك ميهن مقدمات تشكيل حكومت جمهوري اسلامي فراهم شد. امام خميني ( ره ) سرانجام در ساعت 24 روز يكشنبه 13 خرداد 1368 به معبود حقيقي پيوست و در جوار شهداي انقلاب اسلامي ( بهشت زهراي تهران ) طي مراسم با شكوهي كه با حضور اقشار عزادار بر پا شده بود به خاك سپرده شد. تاليفات امام خميني ( ره ) را در موضوعات دهگانه زير تقسيم نموده اند :
عرفان، اخلاق، فلسفه، فقه استدلالي، اصول فقه، رساله علميه، حكومت، امامت و روحانيت و شعر.مجموعه اعلاميه ها و گفتار ها و سخنرانيهاي ايشان از سال 1342 تا سال آخر عمر شريفشان در كتاب ارزشمند صحيفه نور به زبان فارسي جمع آوري شده است كه از معتبرترين و جامع ترين آثار به شمار مي رود و نيز وصيت نامه سياسي – اهلي امام در 36 صفحه به خط خود ايشان كه پس از رحلت آن بزرگوار در اختيار امت اسلامي قرار گرفت.از امام خمين اشعاري باقي مانده است در قالب هاي گوناگون همانند غزل، قصيده، مثنوي، رباعي، قطعه، مسمط، و ترجيع بند كه پس از ارتحال ايشان منتشر شد.امام گاه كه از وظيفه سنگين رسالت رهبري فراغتي مي يافت در خلوت و اوقات خاص، به ياري سخنان موزون آبي بر آتش درون مي افشاند و با زبان شعر، حديث درد فراق را با دلدار يگانه باز مي گفت. حضرت امام هرگز سر شعر و شاعري نداشت و خود را به اين پيشه سرگرم نساخته بود.

تاليفات امام خميني (ره) :

  • 1- مصباح الهدايه ( در عرفان )
  • 2- شرحي بر دعاب سحر ( در مسائل عقليد )
  • 3- اربعين حديث
  • 4- حاشيه بر نصوص الحكم قيصري
  • 5- حاشيه بر مفتاح الغيب
  • 6- اسوار الصلاه يا معراج السالكين
  • 7- رساله فس اطلب و الاراده
  • 8- حاشيه بر رساله شرح حديث راس الجالوت قاضي سعيد و شرح مستقلي بر همان حديث
  • 9- كشف الاسرار
  • 10- آداب الصلاه
  • 11- شرح حديث جنو و عقل و جهل
  • 12- الرسائل درباره قاعده الاضرر و لاضرار استصحاب – تعادل – ترجيح – اجتهاد – تقليد و تقيد در دو جزء
  • 13- تحرير الوسليه – يك دوره فقه كامل
  • 14- البيع چهار جلد
  • 15- كتاب اطهاره كه تا به سه جلد از آن بچاپ رسيده است
  • 16- تهذيب الاصول سه جلد تقدير بحث اصول و الاجتهاد و القليد
  • 17- نيل الاو طار
  • 18- تقدير بحث اصول به قلم دانشمند معظم هاي سبحاني
  • 19- توضيح المسائل
  • 20- زبده الاحكام
  • 21- حكومت اسلامي
  • 22- مبارزه با نفس يا جهاد اكبر
  • 23- مكاسب محرمه در دو جلد
  • 24- رسال در بعضي مسائل مشكله. 

 ميرزا تقي خان امير كبير ، صدراعظم مشهور دورهٔ ناصرالدين شاه قاجار. نام اصلي اميركبير محمد تقي بود كه بعدها تقي گفته مي‌‌شد و عناوين و القابي كه به دست آورد بدين قرار است : كربلايي محمد تقي ، ميرزا محمدتقي خان ، مستوفي نظام ، وزير نظام ، امير نظام ، امير كبير ، امير اتابك اعظم ( شوهر خواهر ناصر الدين شاه نيز شد).
محمد تقي پسر كربلايي قربان، آشپز ميرزا عيسي قائم مقام اول بود كه در خانه قائم مقام تربيت يافت و در اوايل جواني به سمت منشي قائم مقام اول به خدمت مشغول گشت و مورد عنايت رجل سياسي دانشمند قرار گرفت و بعداٌ در دستگاه قائم مقام دوم نيز مورد توجه واقع شد تا جايي كه وي را همراه هياتي سياسي به روسيه فرستاد و در نامه‌اي در مورد هوش و نبوغ ميرزا تقي خان چنين نوشته : خلاصه اين پسر خيلي ترقيات دارد و قوانين بزرگ به روزگار مي‌‌گذارد. باش تا صبح دولتش بدمد. در اين ماموريت كه براي عذرخواهي از قتل گريبايدوف كه در ايران رخ داده بود، انجام مي‌‌شد، از تزارروسيه معذرت خواست و طوري عمل نمود كه مورد تائيد و پسند تزار و دربار ايران قرار گرفت. اميركبير در سفر به روسيه به مؤسسات فرهنگي، نظامي و اجتماعي آنجا توجه نمود و به اين فكر بود كه راه ترقي ايران نيز داشتن دانشگاه و تشكيلات نظامي و فرهنگي منظم است.
دومين ماموريت وي رئيس هيات سياسي ايران به ارزنة‌الروم براي حل اختلاف مرزي بين ايران و امپراتوري عثماني بود. در اين ماموريت كه نزديك به دو سال طول كشيد علاوه بر آشنايي با زدو بندهاي سياسي شرق و غرب با دليري خاصي توانست اختلاف مرزي را به نفع ايران پايان دهد و محمره و اراضي وسيع طرف چپ شط العرب را كه مورد ادعاي عثماني ‌ها بود به ايران ملحق كرد. اين اقدام و پيشنهادهاي مفيد اميركبير، مورد عناد و حسادت حاجي ميرزا آغاسي قرار گرفت. چون محمد شاه مرد، ناصرالدين ميرزا كه قصد حركت به تهران و نشستن بر تخت سلطنت را داشت نمي‌توانست حتي هزينه سفر خود و همراهان را به تهران تهيه كند در اين هنگام كه اميركبير در تبريز و ملقب به امير نظام بود با ضمانت شخصي پول فراهم كرد و ناصرالدين شاه را به تهران آورد اما درباريان حتي مهد عليا مادر ناصرالدين شاه كه در زد و بندهاي سياسي خارجي دست داشت ، مخالف امير بودند، ولي ناصرالدين شاه هر روز بر مرتبه و مقامش مي‌‌افزود تا جايي كه ملقب به اميركبير و صدراعظم گرديد.
در مدت كوتاهي كه اميركبير صدراعظم بود ( در حالي كه ناصرالدين شاه در آغاز سلطنت فقط 16 سال داشت ) با نبوغ خاص و احساسات پر شور ميهن پرستي خود، اقداماتي بس ارزنده كرد. نخست به امنيت داخلي پرداخت. سالار را كه در خراسان گردنكشي مي‌‌كرد و از جانب روس‌ها و انگليسي‌ها حمايت مي‌‌شد سركوب كرد. در نامه‌هايي كه به نمايندگان سياسي و نظامي روس مي‌‌نوشت و در جواب‌هايي كه مي‌‌داد ، دليري و ثبات راي و ميهن پرستي موج مي‌‌زند. پس از برانداختن سالار از خراسان، فارس و بلوچستان را آرام ساخت و در همه مناطق عشيره نشين و هر جا كه ممكن بود آشوبي برخيزد قراول خانه ايجاد نمود و در سراسر مملكت امنيت برقرار گشت. در دوره صدارت اميركبير تركمانان كه همواره از مدتها پيش به نقاط دور و نزديك مناطق اطراف خود حمله مي‌‌كردند به هيچ اقدام خلافي دست نزدند. اميركبير اقدامات فراواني در دوره كوتاه صدارت خود به شرح زير نمود :

  • ايجاد امنيت و استقرار دولت
  • تنظيم قشون ايران به سبك اروپايي
  • ايجاد كارخانه‌هاي اسلحه سازي
  • اصلاح امور قضايي
  • جرح و تعديل محاضر شرع
  • تأسيس چاپارخانه
  • تأسيس دارالفنون
  • نشر علوم جديد
  • فرستادن ايرانيان به خارج براي تحصيلات و تدريس در ايران
  • استخدام استادان خارجي و تصميم به جايگزيني آنها با ايرانيان
  • ترويج ترجمه و انتشار كتب علمي
  • ايجاد روزنامه و انتشار كتب
  • ترويج ساده نويسي و لغو القاب
  • بناي بيمارستان و رواج تلقيح عمومي آبله
  • مرمت ابنيه تاريخي
  • مبارزه با فساد و ارتشاء (كه چون مرضي مزمن در همه شئون زندگاني ايران رخنه كرده بود)
  • تقويت بنيه اقتصادي كشور
  • ترويج صنايع جديد
  • فرستادن صنعتگر به روسيه و مقابله صنعتي با روسيه توسط دست تواناي استاد كاران اصفهاني
  • استخراج معادن
  • بسط فلاحت و آبياري
  • توسعه تجارت داخلي و خارجي
  • كوتاه كردن دست اجانب در امور كشور
  • تعيين مشي سياسي معيني در سياست خارجي
  • اصلاح امور مالي و تعديل بودجه

اقدامات مذكور در واقع شامل همه شئون كشوري مي‌‌شد. با لغو يا كسر مقرري‌ ها و مستمري ها، عده‌اي با وي دشمن شدند اما چون همين مستمري ‌ها كه قبلاٌ دير به دست صاحبان آن مي‌‌رسيد در روزگار امير مرتباً بدانها داده مي‌شد، تا حدي آنها را راضي كرد. وضع بودجه مملكتي سر و صورتي يافت تا جايي كه اميركبير حقوق ناصرالدين شاه را نيز محدود كرد. جلو بذل و بخشش‌هاي او را گرفت و اگر حواله‌اي از شاه مي‌‌رسيد جواب مي‌‌نوشت كه اگر اين پول پرداخت شود از بودجه بسيار كم مي‌شود. در برقراري مستمري براي اشخاص دولتهاي خارجي اعمال نفوذ مي‌‌كردند تا به موقع بتوانند از وجود آنها در بروز شورش و آشوب و اخلال استفاده كنند. در اين نامه كه ملاحظه مي‌شود : گاهي به خاك پاي همايوني معلوم مي‌شود فدوي در وجوه مخارج التفاتي قبله عالم مضايقه و خودداري مي‌كند اين قدر بر راي همايون آشكار باشد كه به خدا من جميع عالم را براي راحتي وجود مبارك همايوني مي‌‌خواهم اگر گاهي جسارتي شود از اين راه است. مي‌‌خواهد كه خدمت شما از جهت پول مخارج لازمه معطل نماند... خود فدوي ديناري به احدي نخواهد داد. آن وجه را كه بايد به مردم بدهيد به مخارج لازمه قشون پادشاهي مي‌‌دهد. قبله عالم انشاء الله عيدي مرحمت مي‌‌فرمائيد ... زياده جسارت نمي‌ورزد. اميركبير علاوه بر وصول ماليات معوقه و افزودن به درآمد دولت بر توسعه كشاورزي و تجارت نيز افزود، از اسراف و تبذيرها جلوگيري مي‌‌كرد. در گماشتن افراد صالح و صديق بر سر كارها و طرد اشخاص نالايق اهتمام بسيار مي‌‌نمود. با متحداشكل كردن سپاه ايران – كارخانه اسلحه سازي در ايران تأسيس كرد كه روزانه 1000 تفنگ مي‌‌ساخت. در بسط فرهنگ و استخدام استادان خارجي دقت بسيار مي‌‌كرد و براي استخدام استادان شرايط خاصي وضع نمود. در چاپ و انتشار كتب و تأسيس روزنامه وقايع اتفاقيه كوشش بسيار نمود. اقدامات انقلابي و ملي اميركبير سبب شد كه گروهي استفاده جو، بناي تحريك نسبت به وي بگذارند تا جايي كه فرمان عزل و قتل امير كبير را از ناصرالدين شاه گرفتند او را در حمام فينكاشان در ربيع الاوّل سال 1268 توسّط حاجي علي خان حاجب الدوله كشتند.  

 اين مراسم سنتي در روستاي خورهه در شامگاه چهاردهمين ماه رمضان - شب تولد حضرت امام حسن (ع) برگزار مي شود . با تاريك شدن هوا ، نوجوانان و كودكان به دسته هايي تقسيم مي شوند و به در خانه ها مي روند و اشعاري مي خوانند . يكي از افراد گروه كه از همه بزرگتر است با صدا ي بلند شعري مي خواند و ديگران در پايان آن با صداي بلند اهواهومي گويند . اين گروه معمولا به در منازلي مي روند كه فرزند پسر كوچكي داشته باشد . حال اگر نام فرزند كوچك يك خانواده « حسن » باشد ، اين ابيات به صورت زير خوانده مي شود :

حسن خـوان شمائيـد ، اهو اهو - - - - از قلعه در نيائيـد ، اهواهو
كـه مردم دشمنت اند ، اهواهو - - - - به قصد كشتنت اند ، اهو اهو
آجيل بيار زودي ، اهو اهو

در پايان اشعار معمولا پسر كوچك خانواده مقداري آجيل و تنقلات براي گروه مورد نطر مي آورد . اگر صاحب خانه دير آجيل بياورد دوباره اشعار فوق خوانده مي شود. 

 بر اساس روايات معتبر ، حضرت سلطان علي فرزند بلافصل امام پنجم كه در اوايل قرن دوم هجري به دعوت اهالي فين ، قم و كاشان به اين سرزمين مسافرت كرده بود در مشهد اردهال به شهادت رسيده است. گفته مي شود در روز واقعه خون مطهر اين شهيد نقش هاي ترنج و محراب قالي را رنگين كرده است و از اين رو پس از گذشت بيش از يكهزار و سيصد سال ، مردم مشهد اردهال همه ساله با برگزاري مراسم « قاليشويان » ياد آن امام زاده را گرامي مي دارند . اين مراسم در دومين جمعه مهرماه برگزار مي شود. 

 اين مراسم سنتي كه نوعي ورزش باستاني و پهلواني نيز محسوب مي شود در شهر نيمور محلات برگزار مي شود. در اين مراسم باستاني جوانان و مردان برومند شهر و روستاهاي اطراف كه سابقه حضور داشته و با آداب و روسوم آن آشنا هستند ميدان اصلي شهر نيمور جمع شده و مراسم را اجرا مي نمايند. 

X