دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 566471
تعداد نوشته ها : 612
تعداد نظرات : 10

Rss
طراح قالب
وحيد اسدي


قلعه گوراب بنايي مرتفع،در جوار روستاي گوراب در پنج كيلومتري جاده ملاير- اراك،متعلق به دوره ساسانيان يا اشكانيان است. سفالينه هاي كشف شده از اين تپه مؤيد اين مطلب است.با اين حال،گذشت زمان و عوامل فرسايشي هنوز نتوانسته موجب از بين رفتن كامل بقاياي اين قلعه عظيم شود.فخرالدين اسعد گرگاني،در "ويس و رامين"،كه در سال 446 ه.ق سروده از گوراب نام برده است.

امامزاده حسين(شاهزاده حسين)
اين مقبره در ابتداي خيابان شهدا همدان قرار دارد.ساختمان مقبره،شمالي و از يك ايوان كوچك،ورودي و دوحرم با پلان هاي صليبي و هشت ضلعي منظم تشكيل شده است.نماي ورودي دو طبقه و در هر طبقه حجره هايي واقع شده وداراي رسمي بندي هايي درداخل طاق نما و ضريح چوبي نفيس وگنبدي مرتفع است.ايوان به رواق وسيع و مجللي راه مي يابد كه داراي چهارشاه نشين است.بر ديوارهاي رواق سوره هاي مختلف قرآن مجيد به خط نستعليق برجسته گچ بري و به رنگ هاي تيره نقاشي و ديوارها تزيين شده است.مصالح ساختمان از سنگ وآجر با ملات گچ و خاك است.
حرم بقعه بسيار وسيع و به صورت هشت ضلعي منظم ومتناسب است.طول هريك از اضلاع هشت گانه حرم 35/3 متر است و هر ضلع طاق نمايي به صورت شاه نشين به عمق نزديك 5/1 متر دارد.اين حرم از آثارممتاز معماري شهر همدان به شمار مي رود وگنبد آجري زيبايي بربالاي آن استوار است.
ضريح بزرگ چوبي آلت سازي مشبك در وسط حرم نصب است كه هم عصر با ساختمان بقعه به نظر مي رسد.
با توجه به متن شجره نامه،اين محل مدفن امامزاده حسين يكي از نوادگان امام حسن مجتبي(ع) ياپسر امام حسن عسگري (ع) است.در اين مقبره يكي از احفاد خواجه نصيرالدين طوسي و آباقاخان فرزند هلاكوخان مغول نيزمدفون هستند.علاوه براين تعدادي از رجال علم و ادب و همچنين سر شاه سلطان حسين صفوي(1140 ه.ق) نيز در ايوان جنوبي دفن شده است.
قراين و شواهد حاكي از آن است كه بناي امامزاده جديدتر از دوره صفويه نيست و در طول زمان دخل و تصرف هايي درآن صورت گرفته است.اين بقعۀ داراي حياط دلبازي است كه درخت توت بسيار كهنسالي درآن وجود دارد.

  امامزاده عبدالله(ع)
اين بنا در شهر همدان و در ميداني به همين نام قرار دارد.در سال هاي اخير،تغيير و تحول بسيار دراين بنا صورت گرفته و بناي كنوني به جاي بناي قديمي كه طاق سنگي چهارضلعي با گنبدي از شيرواني بود ساخته شده است.اين بنا داراي طرح24 ضلعي دايره مانندي است كه دورنماي بيروني آن12 طاق نما و12 جرز دارد.
ساختمان بقعه روي سكوي سيماني 35 سانتي متري ساخته شده و مصالح بخش زيرين آن تا ارتفاع 90 سانتي متر از سنگ خارا واز اين قسمت به بالا آجري است.
داخل طاق نماها را با اسپرهاي كم عمق قوس داربه دو بخش تقسيم كرده اند.درورودي همه طاق نماها با تركيب آجر و كاشي هاي سبزرنگ كلمات الله،محمد و علي نوشته شده است.جرزها نيز ازآجرساخته شده وسقف بنا گنبدي است.داخل گنبد مانند بيرون آن است،با اين تفاوت كه به جاي سنگ خارا،با اندود وگچ رنگ آميزي شده و بالاي اين قسمت تازير ساقۀ گنبد آيينه كاري است.بالاي آيينه كاري كتيبه اي به خط ثلث روي كاشي لاجوردي وجود دارد.
شبستان بقعه بسياركوچك و به ابعاد 4*4 متراست و دو ورودي مقابل هم دارد كه يكي از آن ها بسته است. داخل بقعه دو مزار وجود دارد كه يكي با كاشي سبز حاشيه نويسي شده و ديگري فاقد هرگونه تزيين و نوشته است.در حاشيه مزار اول با كاشي سبز رنگ آيۀ 16 از سوره"آل عمران"نوشته شده است.
ضريح روي مزار،مشبك آهني و نوساز است.مزارها متعلق به پدر و پسري از سادات به نام هاي احمد و عبدالله بن احمد از اولاد با واسطۀ حضرت موسي بن جعفر است.

يك روستاي تمام سنگي! اين چيزي است كه در نگاه اول در روستاي وركانه همدان مي بينيد... سرزمين كوچكي كه خانه‌هاي تمام با سنگ‌هاي لاشه ساخته شده اند و در گوشه وكنار كوچه‌ها هنوز هم خرده سنگ‌هاي قهوه‌اي به چشم مي‌آيند و شما را به ياد نقاشي‌هاي به جا مانده از اروپاي دوران رنسانس مي‌اندازند.

 

روستاي وركانه، به جز سنگ‌هاي تيره اي كه دارد در موقعيت جغرافيايي خاصي قرار گرفته كه تابش آفتاب به خانه‌هاي آن رنگ‌هاي تيره و روشني را به وجود مي‌آورد. به همين دليل است كه اين روستا را روستاي سايه‌ها مي‌دانند كه دليل درخشندگي‌ آن چشم گردشگران زيادي را پر مي‌كند.




گويش همداني(لهجه همداني) يكي از گويش‌هاي فارسي است كه در شهر همدان واقع در منطقه غرب ايران صحبت مي‌شود. شيوه اصلي گفتار مردم همدان يك گويش است. اين گويش از اصل و تبار مادي بوده كه به مرور زمان زير تأثير زياد فارسي معيار قرار گرفته است و امروزه يكي از گويش‌هاي فارسي را تشكيل مي‌دهد[نيازمند منبع]. در اين گويش حتي گاهي يك واژه جانشين يك جمله كوتاه مي‌‌گردد براي مثل واژه (مَچيم. MACHIM) معني جمله (من چه ميدانم) را مي‌‌رساند. گويش مردم همدان ميراث گرانبهائي است كه از زبان‌هاي كهن ايراني به يادگار مانده است و كاربرد واژه‌هاي كهن در اين گويش بيانگر اين موضوع است براي مثل مصدرهاي ‌اشكستن - اشكفتن - اشناختن - اساندن - اشاندن - اسپردن و انداختن، كه با ابتدا به كسر و با اضافه شدن علامتهاي ضمير به فعل تبديل مي‌‌شوند مثل از مصدر (اشنفتن = شنيدن): اشنفتم، اشنفتي، اشنفت، اشنفتيم، اشنفين، اشنفتن. گويش همدان در گذر تاريخهمدان و توابع آن، از دير باز، داراي فرهنگي قديم و غني بوده است، كه قدمت برخي از عناصر آن به تحقيق برابر تاريخ سه هزار سالهٔ شهر است. منطقه همدان در دوران پيش از اسلام «ماد»، در دوران ميانه «ايالت جبال» (كوهستان)، و در دورهٔ سلجوقي به بعد «عراق عجم» ناميده مي‌شده است. از اينرو، زبان مشترك مردم آن ايالت را (فهلوي) ناميده و آثار ادبي آن را (فهلويات) گفته‌اند، كه شامل سروده‌ها يا ترانه هجايي و سپس عروضي، يا اصطلاحاً اشعار «لري» مي‌‌باشد. فهلويات قديم همدان را هرگز نبايد از مقولهٔ ادب عوام دانست، زيرا در آن ادوار گويش خواص نيز كمابيش فهلوي بوده است. فهلوي، اساساً گويشي است ويژهٔ مردم مغرب و جنوب غربي ايران زمين، در مقابل گويش «دري» كه ويژهٔ مردم مشرق و خراسان است. سبك ادبي مشهور به «سبك عراقي هم‌ارز با سبك خراساني و در حقيقت همان سبك فهلوي و در حقيقت دنبالهٔ طبيعي آن بوده است. پس از اسلام تا پيدايش نخستين آتار منثور و منظوم فارسي دري (سده هاي ۴ و ۵ ق)، ادب خواص همدان در قالب زبان عربي هم‌روند با ادب فهلوي بيان و نمايان مي‌گردد. اديبان همدان تا پايان سدهٔ ششم و يا به عبارتي تا هجوم مغول بدان شهر (۶۱۷ ق) – و حتي پس از آن هم– كمابيش اشعار و ترانه‌هاي فهلوي، يعني به زبان كهن و بومي و نياكان خويش سروده‌اند.  [ويرايش] عناصر دخيل در گويش همدانيعناصري كه طي شش و يا هفت قرن اخير در گويش و فرهنگ مردم همدان دخيل بوده اجمالاً از اين قرار است: الف) از سده‌هاي پنجم و ششم كه آغاز دوران تسلط تركان بر همهٔ ولايات ايران است، عناصر تركي كه از اين زبان واژه‌هايي در گويش شهري و روستايي همدان وارد گشته، و بايد گفت كه زبان روستانشينان آن ولايت، في‌الغالب، تركي است. ورود اين عناصر عموماً نتيجه و معلول استيلاي فزايندهٔ تركان در ايران زمين از سدهٔ ۵ و ۶، خصوصاً تسلط سياسي و اجتماعي و پديد آمدن مناسبات ارضي جديد، در پي تازش تركان سلجوقي عراق عجم كه در نزديك به يك قرن (سدهٔ ۶) همدان پايتخت و توابع و روستاهاي آن هر يك اقطاع سركردگان سلجوقي و جولانگاه‌هاي تقهر نظامي آنان بر يكديگر بوده، كه بعداً هم يكسره غارت و تصرف شده است. ب) وجود و رسوخ عنصر يهودي در گويش و لهجهٔ همدان، چنان كه مشهور است اين قوم درنگهداري آداب و سنن خود سعي بليغ داشته و گويا درمورد زبان محلي نيز، كه از دير باز بدان خوكرده و متكلم بوده‌اند، بي تأثير نبوده است. خصو صاً آن كه عمدهٔ جريان‌هاي اقتصادي و معاملات تجاري و داد و ستد با عوام و خواص توسط آنان صورت مي‌‌گرفته است. چنان كه مهم‌ترين (راستا بازار) كنوني شهر و يكي دو محلهٔ ديگر به نام آنان موسوم بوده است.  ويژگي‌هاي آواشناسي گويش همدانبطور كلي يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي آواشناسي گويش همدان، ابتدا به كسر كردن هنگام تلفظ واژه‌ها وتغييرات حاصل از آن است. اين وضع سابقاً در لهجهٔ يهوديان همدان عموميت داشته، و ابتدا به كسر كردن دربيشتر كلماتي كه ادا مي‌‌كردند غالب بوده است. اخيراً برخي از زبانشناسان اظهار نموده‌اند كه چنين خصوصيتي درگويش همداني خود معلول (هماهنگي يافتن مصوت‌ها) است،و بسا اين ويژگي آواشناسي متأثر از زبان تركي باشد كه خود يكي از عناصر نسبتاً پايدار لغوي در حيطهٔ فرهنگي استان همدان بشمار مي‌رود. 

جلوه اي از عاشورا بعد از هزاران سال با هشت سال دفاع مقدس بر تارك تاريخ مي نشيند. سينه ها و سرب ها به وساطت عشق و عرفان با سينه ياران سيد الشهدا (عليه السلام) پيوند مي خورند و تاريخ مرهون شب شكنان عاشقي مي شود كه در مكتب عباس (عليه السلام) به دفاع از ولايت زانو زده اند.هشت سال دفاع مقدس اگر چه اوج اظهار كينه و عداوت نسبت به امت عاشورايي ما بود ولي بدون شك سببي شد كه آتشفشان وجود مردان خدا را در مقطعي زرين از تاريخ اسلام به فوران برساند.دفاع هشت ساله ملت مسلمان ايران از جهات مختلف با تمامي جنگ ها در طول تاريخ متفاوت است. بيان همين تفاوت اساسي هويت اصلي نسل انقلاب را براي آيندگان ترسيم مي كند آيندگاني كه از آنهمه زيبايي در پشت جبهه، خط مقدم  و بعد از فرجام، تنها حكايتي مي شنوند، آن هم در روزگاري كه حتي يك تن از طلايه داران دفاع مقدس در بين مردم نيست. راستي در آن روزگار چه كسي به پرسش هاي كودكان ايران زمين پاسخ خواهد داد كه: رزمندگان اسلام در آن هشت سال كه بودند؟ چه كردند؟ يا شهدا، جانبازان، آزادگان چه كساني بودند؟ چرا جان شيرين در كف به سوي جبهه ها رفتند؟ چرا پدر و مادر و همسر و فرزند را جا گذاشتند؟ چرا از مرگ نهراسيدند؟‌ و بسياري پرسش هاي ديگر...آنچه در باغ موزه دفاع مقدس طراحي مي شود، براي پاسخگويي به سؤالات نسلهاي آينده است. زبان هنر بهترين و گوياترين زبان براي به نمايش درآوردن فرهنگ دفاع مقدس در اين مكان است.اين مكان براي بايگاني كردن واقعيت ها در چهار ديواري موزه طراحي نشده بلكه ضرورتي است براي حفظ نمادهايي از ارزش هاي بدست آمده با قطره قطره خون شهيدان.براستي كه چوب و سنگ و سيمان يا گل و سفال كي مي تواند آن همه عظمت را به تصوير كشد؟‌اما غنيمتي است كه يادمان نرود امنيت امروزمان مديون چه كساني است.استان همدان كه همچون ديگر نقاط ايران سبز داراي مرداني به غايت غيرتمند و زناني شير دل است، نقش والا و تاثير گذاري در ساليان دفاع مقدس داشت كه رهبر فرزانه انقلاب با دادن عنوان ((دارالمجاهدين)) به اين غيرت و شير دلي ترفيع بزرگي بخشيده است.ضمن اينكه از افتخارات مردم اين خطه،‌ مقاومت و شهيد پروري است. جلوه اي از مقاومت اين مردم اين است كه استان همدان بيش از 300 بار در هشت سال دفاع مقدس مورد حمله هوايي دشمن قرار گرفته است.همين مداومت دشمن در حمله به مردم بي پناه استان سبب طرح احداث بيمارستان زير زميني جوادالائمه (عليه السلام) شد كه عمليات اجرايي اين پروِِژه به اتمام نرسيده،‌جنگ به پايان رسيد و اين فضا براي سال ها متروكه باقي ماند.در سال 1378 با توجه به اينكه اين فضا جزء آثار مربوط به دوران دفاع مقدس بود و بنا به پيشنهاد و مساعدت استاندار وقت و پيگيري هاي مجدانه بنياد حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاع مقدس استان براي ساخت باغ موزه واگذار شد كه البته مشاركت و همراهي تعداد زيادي از علاقمندان به موضوع، رسيدن به هدف نهايي را سهل تر كرده است. در اين مقطع تشكيل هيئت امناي موزه از ضروريات بود و اين امر با رياست استاندار و اعضاي ديگري چون معاون عمراني استانداري، جهاد كشاورزي، فرمانداري، سازمان مديريت و برنامه ريزي، اداره كل راه و ترابريٰ شهرداري، صنايع و معادن، شركت برق استان و بنياد مسكن انقلاب اسلامي كه نه با ضوابط سخت اداري بلكه با عشق به حفظ و نگهداري ارزش هاي به دست آمده از خون شهيدان تحقق يافت.حالا ديگر نقشه كار و طراحي آنچه بايد باشد،‌ انجام و كاري عظيم آغاز شده است.هر چند طي سال ها كمبود امكانات و بودجه ، سبب كندي حركت در ساخت و ساز شده بود، اما به بركت سفر مقام معظم رهبري در سال 1383 به استان همدان و تخصيص دو ميليارد ريال به باغ موزه دفاع مقدس سرعت در انجام كار چندين برابر گرديد.پروژه باغ موزه دفاع مقدس در فضايي با 50،000 هزار متر مربع وسعت در قالب 5 فاز در حال اجراست.اين 5 فاز شامل فاز اول با مساحت تقريبي 3500 متر مربع فضاي زير زميني، فاز دوم با مساحت 5000 متر مربع و فاز سوم نيز با 7000 متر مربع مساحت فضاي جنگ هاي نابرابر است و حدود 5000 متر مربع هم فضاي پاركينگ و المان مقاومت و حدود 30،000 متر مربع فضاي تفريحي (دفاع مقدس ) و فضاي سبز براي باغ موزه در نظر گرفته شده است.در فاز اول اين پروژه كه فضاي زير زميني و نمايشگاهي موزه را شامل مي شود و داراي 24 غرفه و پنج راهرو است، سعي شده با نگاهي تاريخي به شكل گيري جنگ و نقش استان همدان در ساليان حماسه و ايثار در قالب هاي مختلف پرداخته شود.همچنين قياس هشت سال جنگ تحميلي با جنگ هاي دو قرن اخير و نقش استكبار جهاني در حمايت از رژيم بعث عراق از موارد قابل ارائه در فاز اول پروژه است.اسناد، فيلم، عكس ها، آثار به جا مانده از شهدا و منطقه عملياتي، ايجاد فضاهاي مفهومي مانند كلاس بمباران شده، سنگر اجتماعي، پست امداد جبهه، كمك هاي مردمي، اعزام ها، انواع لباس ها و البسه نظامي، تمبر، تابلو هاي نقاشي، نقش برجسته، نقاشي كودكان، ماكت هاي عملياتي، و بالاخره، اثر با روح موزه دفاع مقدس، حرم شهيد گمنام ، بخش هاي مختلف اين مركز فرهنگي عظيم را به خود اختصاص داده است. ورودي باغ موزه دفاع مقدس استان همدان با استفاده از المان هاي دفاع مقدس طراحي شده است و فضاي بيروني موزه شامل صفه فرماندهان عاشورايي دفاع مقدس، خاكريز بتني، يادمان 8000 شهيد استان، بازسازي فضاي جبهه، سكوهاي نمايش ادوات جنگي، سالن نمايش ادواري، سالن آمفي تئاتر، سالن همايش، تنديس ها ، و حجم هاي مختلف در فضاي سبز است.لازم به ذكر است در تمامي موضوعات آثار مورد نظر 70درصد به استان و 30 درصد به موضوعات ملي دفاع مقدس اختصاص يافته است.

X