دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 566454
تعداد نوشته ها : 612
تعداد نظرات : 10

Rss
طراح قالب
وحيد اسدي

در روستاي اسنق از توابع محال آلان بر آغوش سراب مسجدي با ستون ها و روبناي سنگي و سنگ نبشته هاي زيبا قرار دارد . اين مسجد در وسط روستا ميان حياط وسيعي بنا شده است .در داخل مسجد منبر چوبي منبت كاري شده شكسته و درهم ريخته اي وجود دارد كه همزمان با بناي مسجد ساخته شده است . بر روي قطعه اي از بازوي آن نام باني مسجد ،‌ صاحب فخرالدين محمد قيد شده است . آثار باقيمانده از اين منبر نشان مي دهد كه چند هنرمند توانا ، مدتي دراز صرف ساختن آن كرده اند .

در ساحل جنوبي رودخانه كوچك روستاي خانمرود واقع در شهرستان هريس بقعه آجري مستطيل شكل به ابعاد 6× 5/13 متر با ازاره هاي سنگي و ديوار هاي آجري قرار دارد كه مردم محل آنرا بقعه شيخ اسحاق مينامند. تاريخ احداث بنا را با توجه به گورستان مجاور و شيوه معماري ميتوان به دوره صفويه نسبت داد. اين بنا از سه قسمت تشكيل يافته است : ايوان ـ مسجد ـ مقبره. ايوان مشرف به شمال و داراي دو ستون چوبي است. مسجد به شكل مستطيل و با پوشش تخت چوبي به ابعاد 5/6 × 5/4 متر و نهايتاً مقبره كه در جنوبي ترين قسمت بنا واقع شده و آسمانه آن گنبد كروي بلندي به ارتفاع تقريبي 11 متر ميباشد. در قسمت بالاي ورودي سنگ نبشته اي به خط ثلث وجود دارد كه نام باني آن است و امروزه قسمتي از آن از بين رفته است. مقبره در گورستان قديمي روستاي خانقاه واقع شده كه سنگ قبرهاي باقيمانده از پركارترين آثار حجاري قرون 9 و 10 ميباشد.

بقعه سيد ابراهيم و سنگ بسم الله
در محله دوه چي ( خيابان شمس تبريزي ) قرار دارد. اين كه سيد ابراهيم اولاد امام موسي بن جعفر (ع) باشد. دليل قانع كننده اي در دست نيست. صاحب تاريخ دنبليان مي نويسد كه: شيخ ابراهيم حكمران آذربايجان بود. در زمان اوزون حسن در 870 وفات يافت و در محله دوه چي مدفون شد. الان گنبدي دارد مشهور به سيد ابراهيم.
مهم ترين قسمت اين بقعه سنگي است كه بر ديوار غربي بقعه نصب شده است و به سنگ بسم الله مشهور است. به ابعاد 25/1× 70/3 تاريخ حجازي 1270 قمري است . در قاهره نوشته شده و اثر ميرزاي سنگلاخ است كه به جهت قبر پيامبر اكرم به دربار عثماني برده بود ولي در اثر بي توجهي سلطان عثماني آن را به تبريز آورد و بالاخره خود ميرزا و سنگ بسم الله در بقعه سيد ابراهيم ماندگار شد. 

بقعه صاحب الامر
در زمان شاه طهماسب صفوي ساخته شد در 1045 قمري سپاهيان سلطان مراد چهارم آن را تخريب كردند كه دوباره ساخته شد. در زلزله 1193 دوباره ويران شد و در 1208 تجديد بنا يافته است. داراي يك گنبد و دو مناره است. در مدخل دهليز و اندرون بقعه در طاق مرمري از زمان شاه طهماسب صفوي برجاست. در وسط بقعه صندوق چوبي مشبكي قرار دارد ولي زير آن قبري وجود ندارد. بنابراين يك مسجد حساب مي شود نه يك بقعه.

ربع رشيدي يكي از بناهاي تاريخي و ارزشمند شهر تبريز است. حدود ۷۰۰ سال پيش در تبريز، دانشگاهي به‌نام رشيدالدين فضل الله همداني ايجاد شد. رشيدالدين وزير غازان خان از حكمرانان وقت آن ديار بود. در آن زمان اين دانشگاه شامل چهار دانشكده بود كه در چهارطرف آن قرار داشت و اربع يا چهار عربي را به خود اختصاص داد و اين مكان ب‌نام ربع رشيدي شهرت يافت
ربع رشيدي شهري كوچك بود شامل كتابخانه، مدرسه، مسجد، دارالايتام، حمام، مهمانسرا، بيمارستان، مدارس عالي، و كارگاه‌هاي صنعتي. فضل الله همداني براي تامين هزينه‌هاي اين مركز املاك فراواني را در نقاط مختلف اعم از ايران قديم، بخش‌هايي از عراق، افغانستان، گرجستان، ولايت روم، آذربايجان و سوريه وقف اين مركز كرد.
خواجه فضل الله همداني كه پيش از حمله مغول در قلعه‌هاي اسماعليه زندگي مي‌كرد و پس از آن مدتي به وزارت غازان خان رسيده و منشا خدمات فراواني در غرب ايران و آذربايجان شد در سال۷۱۸ هـ.ق، با دسيسه‌هاي سياسي كشته شد و ربع رشيدي هم پس از مرگ وي غارت و ويران شد.هم اكنون آثار ناچيزي از آن در تبريز باقي مانده‌است.
وي براي ساماندهي املاك وقفي وقفنامه‌اي را تدوين كرده بود كه به وقف نامه ربع رشيدي معروف است و هم اكنون تنها يك نسخه از آن باقي است كه در كتابخانه مركزي تبريز قرار دارد. اين نسخه تا سال ۱۳۴۸ در دست بازماندگان حاجي ذكاء‌الدوله سراجمير، ساكن تبريز بود. انجمن آثار ملي در همان سال آن را از خانواده ذكاءالدوله خريد.
وقف نامه ربع رشيدي در خرداد ماه ۱۳۸۶ از سوي سازمان كتابخانه ملي ايران به يونسكو معرفي شد و در نشستي كه از ۲۱ تا ۲۵ خرداد در يونسكو برگزار شد، به‌همراه شاهنامه بايسنقري در فهرست ميراث مستند اين سازمان به‌ثبت رسيد. در نشست كميسيون ملي يونسكو، سي و هشت اثر از كشورهاي جهان در فهرست آثار مستند يونسكو ثبت شد. تعداد آثاري كه از سال ۱۹۹۷ تاكنون در اين فهرست به ثبت رسيده‌است، به ۱۵۸ اثر افزايش يافته‌است.

مسجد استاد شاگرد
 اين مسجد در خيابان فردوسي سابق پشت دبيرستان دخترانه بنت الهدي واقع گرديده است . اين مسجد از طرف امير حسن چوپان ملقب به علاءالدين ساخته شده است . چون تحرير كتيبه ها و مندرجات ديوارهاي داخل و خارج مسجد به خط عبدالله سيرفي و يكي از شاگردان زير دست وي صورت گرفته بود لذا عوام آن مسجد را استاد و شاگرد مي ناميدند.

استان آذربايجان شرقي
تبريزي ها در شب چهارشنبه سوري به روي هم آب يا گلاب مي پاشند و معتقدند آب پاشيدن، زندگي را با سعادت قرين مي كند. از ديگر رسوم ضروري اين شب، فرستادن خُنچه از منزل داماد به منزل عروس است. در اين خنچه معمولاً ميوه، شيريني، گلدانهاي پرگل، ماهي و خلعت (پارچه) براي خانواده ي عروس و خود عروس گذارده مي شود. دختران دم بخت تبريزي هنگام پريدن از روي آتش مي خوانند:
"بختم آچيل چهارشنبه" يعني: چهارشنبه! بختم را بازكن.

  

 

كليساى سنت استپانوس در 16 كيلومترى غرب جلفا و به فاصله 3 كيلومترى كرانه جنوبى ارس و در روستاى متروكه اى به نام "دره شام" قرار دارد. نام كليسا برگرفته شده از نام استپانوس شهيد اول راه مسيحيت است و به علت استقرار آن در روستاى دره شام به اين نام نيز خوانده مى شود.درباره تاريخ بناى كليسا، اظهارات گوناگونى ابراز شده است. عده اى آن را از بناهاى اوايل مسيحيت مى دانند برخى چون تاورنيه بناى آن را به دوره صفويه نسبت مى دهند. در حالى كه شيوه معمارى بنا، مصالح ساختمانى و تزيينات مفصل و زيباى آن مؤيد اين مطلب است كه كليسا همانند و هم زمان با كليساهايى چون طاطائوس در بين قرن چهارم تا ششم هجرى (دهم تا دوازدهم ميلادى) ساخته شده است و سبك معمارى آن تلفيقى از شيوه هاى مختلف معمارى اورارتو، اشكانى و رومى است كه به شيوه ارمنى نيز معروف است. 
 


 اين كليسا در محوطه اى محصور از درختان و دره سرسبزى واقع شده و حصارى سنگى كه بنا را احاطه نموده بارويى است بلند با هفت برج نگهبانى و پنج پشت بند استوانه اى سنگى شبيه دژهاى مستحكم دوره ساسانى و قرون اوليه اسلام است. 
 



دروازه اين بارو در وسط ديوار غربى تعبيه شده و داراى درى چوبى و آهن كوبى شده است. در پايه هاى طرفين و طاق جناغى آن، سنگ تراش با حجارى هاى ظريف به كار رفته و نقش برجسته اى از حضرت مريم (ع) و كودكى حضرت عيسى (ع) كه در پيشانى طاق نماى آن به چشم مى خورد. در كليسا به راهرو باريك و تاريكى باز مى شود. كه از جنوب به ديرها و از شمال به كليسا و از شرق به اصطبل و انبار علوفه راه دارد. 
 


بناى كليسا از سه قسمت تشكيل شده است: 

 برج ناقوس: 

 بر روى ايوان دو طبقه اى متصل به ديوار جنوبى كليسا قرار گرفته و داراى گنبدى هرمى شكل هشت ضلعى است كه بر روى هشت ستون استوانه اى از سنگ سرخ با سرستون هاى زيبا استوار گرديده است. 

پيشانى طاق هاى بين اين ستون ها كه پا طاق گنبد برج محسوب مى شوند با نقوش برجسته فرشته، صليب، ترنج، ستاره گل هشت پر زينت يافته است. اين برج در زمان "عباس ميرزا نايب السلطنه" مرمت شده است. 

 نمازخانه: 

 نمازخانه در زمينى به ابعاد 16 در21 متر بنا گرديده است. در ورودى منبت كارى با تزيينات بسيار زيباى آن در وسط ضلع غربى تعبيه شده و از آثار نفيس اوايل دوره قاجاريه و احتمالاَ زمان عباس ميرزا نايب السلطنه به شماره مى آيد. 

حجارى پايه ها و طاق نماها و نيم ستون ها و زنجيره هاى جوانب و مقرنس كارى ها و تزيينات طاق سردر به قدرى بديع است كه بى شك از شاهكارهاى هنر حجارى محسوب مى شود. 

كتيبه اى از سنگ ماسه اى سرخ رنگ به خط نستعليق بر بالاى در ورودى و زير طاق مدخل كليسا به چشم مى خورد كه مورخ به سال 1245هجرى قمرى مبنى بر خريد قريه دره شام جلفا توسط عباس ميرزا نايب السلطنه فرزند فتحعلي شاه از مجب على بيگ نخجوانى به مبلغ سيصد تومان و وقف آن به كليساى سنت استپانوس است. 

نقش برجسته هايى از حواريون و قديسين و فرشتگان بر پيشاني طاق نماهاى اضلاع شانزده گانه گريو گنبد كه در حقيقت پاطاق گنبد و زيباى نمازخانه كليسا محسوب مى شود مشاهده مى گردد، پوشش اين گنبد به صورت هرمى با سبك خيارى سى و دو پهلويى است كه بر روى يك پلان ستاره شكل شانزده پر قرار گرفته است. داخل طاق نماهاى گريوگنبد يك در ميان پنجره اى تعبيه شده كه طاق هلالى تودر تويى دارد و بالاتر از پنجره، تصوير برجسته يكى از حواريون در داخل قابى چهار گوش نماى بيرونى آن را زينت مى دهد. تصور نمى رود به توان حق توصيف طرح هاى زيبا و جالب توجه اين گنبد، نقش برجسته ها، سنگ نبشته ها، مجسمه ها، ظرايف هنرى و معمارى گنبد را در اين مختصر ادا نمود. 
فضاى داخل كليسا به صورت صليب است كه از سه قسمت ايوان نمازخانه و محراب تشكيل شده است. ايوان بر روى دو ستون و دو نيم ستون قرار گرفته در پشت آن و زير گنبد اصلى نمازخانه كليسا واقع شده است. 

 گوشه هاى مقرنس پاطاق گنبد داراى تصاويرى رنگى است كه شيوه نقاش هاى مذهبى قرن 16و 17ميلادى را به ياد مى آورد. 

محراب در جانب شرقى نمازخانه قرار گرفته كه 96 سانتي متر از كف نمازگاه بلندتر است. ازاره محراب از سنگ مرمر است و بالاى اين ازاره ها را هفت طاق نماى جناغى دو طبقه زينت مى دهد. از جمله تزيينات شگرف درون معبد سه نمازگاه سنگى انفرادى با حجارى هاى زيباست يكى از اين نمازگاه ها را در وسط محراب قرار داده اند و دو تاى ديگر در طرفين شمالى و جنوبى و نمازخانه بزرگ و در محاذات همديگر قرار گرفته اند. اين نمازگاه ها از آثار دوره قاجار به حساب مى آيند. 
 


 اجاق دانيال: 

 تالارى است متصل به ديوار شمالى كليسا كه 6متر عرض و قزيب 20 متر طول دارد و به سه قسمت مساوى تقسيم مى شود: 

1- اجاق دانيال كه به وسيله ديوار از تالار جدا شده و به نام دانيال از قديسين قرن پنجم ميلادى معروف است. 

2- تالار اجتماعات در وسط قرار گرفته. 

3- محل غسل تعميد در انتهاى شرقى تالار واقع است كه در آن سكوى بلندى به چشم مى خورد كه ميز سنگى غسل تعميد در وسط آن نهاده شده است. 

ديرى در كنار كليسا وجود دارد كه در چهار طرف آن اتاق هايى وجود داشته كه طبقه فوقانى آن جهت استراحت مسافرين و زائرين و طبقه زيرين محل اصطبل چهار پايان آنان بوده است. اين دير فعلاً در دست تعمير است. درباره تاريخ بناى اين كليسا كه يكى از شاهكارهاى معمارى است. مطالب مختلفى نوشته شده است. برخى بدون توجه به وقايع تاريخى و تاريخ تطور شيوه هاى معمارى بناى آن را تا نخستين سده هاى مسيحيت پيش برده اند در حاليكه شيوه بنا و مصالح ساختمانى و تزيينات هنرى نشان مى دهند كه بناى اين كليسا همزمان با كليساهاى آختارمار و طاطائوس احداث شده است. 
 


صدها سنگ نبشته به زبان ارمنى در داخل و خارج بنا نصب شده است كه اگر اين سنگ نبشته ها به زبان فارسى ترجمه گردد بانى و معمار و تاريخ بناى كليسا حتى قسمت هايى از تاريخ اقوامى كه در اين سرزمين مى زيسته اند. روشن خواهد شد. اخيراَ كارهاى مرمتى بسيارى جهت استحكام بخشى اين بنا و آماده سازى آن براى بازديد جهانگردان توسط ميراث فرهنگى آذربايجان شرقى صورت گرفته است و جاده سابق آن نيز به نحو مطلوبى تعريض و آسفالت گرديده است.

آجيل ، انواع خشكبار نظير برگه هلو ، برگه زردآلو ، آلو خشك ، شيريني هاي مختلف چون اريس ، قرابيه ، نوقا و لوز
همچنين فرش ، گليم ، جاجيم ، ورني ، كيف و كفش چرم از جمله سوغاتي هاي مهم اين استان به شمار مي آيد .
از ديگر محصولات مي توان به تسبيح نقره كوبي شده ، پارچه هاي ابريشمي چاپ كلاقه اي ، ظروف نقره ، ظروف سفالي ، معرق كاشي و غيره اشاره كرد.

محققان حوزه آذربايجان براين باورند كه آذربايجان در آغاز محل سكونت انسان هاي اوليه و خاستگاه اقوام و قبايل ترك زباني بوده كه شروع اقامتشان در تاريكي هزاره ها مانده و جزو ساكنان بومي اين سرزمين بشمار مي آمدند . آنان معتقدند كه اين سرزمين همچنين گذرگاه و محل سكونت طوايف ترك زبان كوچ نشين و اقوام مختلفي از مادها ، آشوريان ، ساسانيان و غيره بوده كه در ادوار مختلف به اين منطقه آمده و در آن ساكن شده اند .
به عقيده اين محققان ، زبان تركي آذربايجاني ، شاخه اي از تركي اوغوزاز گروه زبان‌هاي ترك‌ تبار آلتاييبود كه خاستگاه اصلي آنان استپ‌هاي جنوب سيبري بوده و گويندگان آن را ترك تباران تشكيل مي‌دادند همچنين آنان اظهار مي دارند ؛ زبان تركي آذربايجاني يكباره به وجود نيامده بلكه در طول قرنها ، از اختلاط و آميزش لهجه هاي اقوام مختلف ، به ويژه اوغوز و قبچاق تشكيل شده و به شكل زبان واحد مردم آذربايجان درآمده است. بايد بر اين مطلب افزود كه در تشكيل اين زبان ، غير از لهجه هاي تركي مثل اوغوز ، قبچاق ، تركي شرقي ، تا حدودي زبان مغولي و زبان تاتي يا بومي نيز دخالت داشته است .
اما در مورد تشكيل زبان تركي آذربايجان به صورت زبان واحد عموم مردم آذربايجان بايد گفت ؛ بين دانشمندان اين حوزه اختلاف نظر وجود دارد . به نظر اغلب مولفين غرب اين زبان بعد از آمدن تركان سلجوقي يعني از قرن ۱۱ ميلادي ، زبان اكثريت مردم را تشكيل داده و پس از استيلاي مغول و مهاجرتهاي تازه تركان در زمان ايلخانيان در قرن ۱۲ ميلادي به شكل زبان عامه مردم اين مرز و بوم درآمده است . اما در مقابل ؛ كه به نظر مولفين شرقي ، بين قرنهاي 10 ــ 7 ميلادي اين زبان ، شكل زبان عمومي واحد را پيدا كرده و از آن پس هم به سير تكاملي خود ادامه داده است . در اين ميان آنچه مسلم است ، اين است كه تاريخ زبان تركي در آذربايجان با تاريخ مهاجرت اقوام ترك به اين منطقه ارتباط مستقيم دارد.

X