دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 566453
تعداد نوشته ها : 612
تعداد نظرات : 10

Rss
طراح قالب
وحيد اسدي

نام مكان تاريخي: مسجد چهل محراب
آدرس : يزد، خيابان سيد گلسرخ، كوچه شهيد ميرزا زاده
توضيحات :اين بنا در قرن هفتم هجري توسط خواجه شمس الدين محمد بنا شده است. علت شهرت آن به چهل محراب آن است كه در آن چهل محراب كاشي تعبيه شده بود. در حال حاضر فقط شش قطعه كاشي از محراب باقي مانده است.

خانه كلاه دوز ها
اين خانه در شمال ميدان امير چقماق شهر يزد قرار دارد . اين بنا متعلق به يكي از تجار يزد به نام " كلاه دوز " و تاريخ اتمام ساخت آن سال 1312 هـ. ق است . اين خانه شامل سه قسمت زيرزمين ، پاياب و طبقه همكف است . از ويژگي هاي اين خانه ، عبور انشعاب دو رشته قنات از د اخل آن است . يكي از اين قنات ها در عمق ده متري از كف پاياب يا پاكنه مي گذرد .
در پشت بام اين خانه ، چاه خانه اي قرار دارد كه به وسيله چرخ چاه و دلو از آن آب مي كشيدند و بدينوسيله آب انبار خانه را كه در طبقه همكف قرار داشت . پر مي كردند . اين خانه اكنون به " موزه آب " تبديل شده است
موزه آب ( خانه كلاه دوز ها )
موزه آب يزد هم زمان با برگزاري نخستين همايش بين المللي قنات در اردبيهشت ماه سال 1379 هجري شمسي در شهر يزد افتتاح شد . اين موزه محل مناسبي براي شناخت آثار و ابنيه تاريخي مربوط به آب است .
در اين موزه لوازم مختلف حفر قنات ، ابراز و ادوات اندازه گيري حجم آب ، وسايل تامين روشنايي در قنات ، اسناد و مدارك خريد و فروش آب و وقف نامه هاي قديمي ، كتابچه ميراب ها و اسناد توزيع آب ، ظروف نگهداري و حمل آب و بسياري لوازم و اشياء ارزشمند ديگر نگهداري مي شود . اين موزه در خانه " كلاه دوز ها " ، قرار دارد .

برج پاگنده
اين برج از مجموعه آبادي هاي روستاي " ميرزا حكيم "- از كلانتران شهر يزد ، معزول شده به سال 1046 هـ. ق- شهرستان اردكان است .
برج پاگنده با قطر تقريبي نه متر و نماي ساده آجري و كنگره هايي برلبه بام ، در دو طبقه ساخته شده است . در طبقه اول ، صفه اي با پوشش طاق و تويزه بنا شده است . هر چند پوسته بيروني برج تماماً از آجر است ، ليكن در قسمت هاي داخلي از خشت و اندود كاهگل استفاده شده است .

فرهنگ بومي حاكم بر استان يزد

استان يزد از سرزمينهاي قديمي و تاريخي است و در ميان ايالت هاي قديمي و بزرگ پارس، اصفهان، كرمان و خراسان قرار داشته است. اين سرزمين از معابر و گذرگاههاي مهم در ادوار تاريخي محسوب مي شده است.

اين استان از درگيريها و جنگهاي سياسي تاريخ كشور ايران تا حدودي ايمني داشته است. از طرفي صعب العبور بودن راهها به همراه محدوديت منابع آبي و غيره مانع عمده تسخير اين منطقه توسط بعضي از حكومتهاي بزرگ و كوچك حاشيه و پيرامون اين منطقه در طول تاريخ بوده است. با توجه و گواهي گرفتن از منابع تاريخي، آبادي نشيني در اين منطقه از قدمت طولاني برخوردار است.

از مظاهر فرهنگ مادي و معنوي كه مردم اين خطه از خود به جاي گذاشته اند و ميراث تاريخي آنها در دوره هاي قديمي به حساب آمده و نشانه هايي از مهر و آناهيتا، ايساتيس و هخامنشي و زندان اسكندر و برج و بارو و كهن دژهاي  بزرگ و عظيم و پناهگاههاي متعدد و موبدان و سران ساساني و ابنيه و يادگارهايي بعد از اسلام نظير مساجد و امامزاده ها و مزارها و... نشانگر فرهنگ و تمدن مردم چه قبل و چه بعد از دوره اسلامي بوده است. 

يزد، اين دردانه كوير كه تلألو شگرفش از پس غبار قرنها همچنان ديده نواز است، يكي از مراكز مهم فرهنگ و تمدن بشمار مي رود و در بين سرزمينهايي كه انسانهاي يكجا نشين در پهنه آن عمري چندين هزار ساله را داشته اند، جايگاه خاصي دارد.
اينكه در افسانه هاي تاريخي بناي اولية مناطقي از يزد مثلا ميبد را به سليمان نبي، و يزد را به ضحاك و اسكندر و ابركوه را به ابراهيم پيامبرنسبت داده اند، خود از نشانه هاي ديرينگي تاريخ و فرهنگ اين سرزمين كهن است.
هرچند كه دربيان تاريخ نمي شود به اين روايتهاي افسانه وار تكيه كرد: اما مجموعه اسناد پراكنده موجود در يزد نيز به سهم خود ميراث شايان توجهي از فرهنگ و تمدن كهن و ريشه دار را در اين سرزمين معرفي مي كند براي مثال دست افزارهاي سنگي يافت شده در تره هاي شير كوه سنگ نگاره هاي كوه ارنان و سفالي نه هاي منقوش كشف شده در نارين قلعه ميبد و نيز غارهاي متعدد استان و مساكن باستاني و آثار معماري و شهر سازي باستاني و يادگارهاي آئين هاي كهن ايراني نظير آئين مهر پرستي و نيآيش آناهيتا، كه در گوشه و كنار اين استان پراكنده است.
سكني گزيني در اين ديار همزمان با آغازعصر كشاورزي در نقاطي همچون مهر پادين (مهريز) فهرشان، پهره (فهرج) ، خورميش (خورميز)، ارد (اردكان)، شواز، قلاع موبدان (ميبد) خراسان قرار داشتند و جزء- كرمان و پارس- عقدا پا گرفته است كه در تقاطع راههاي باستاني ري سرزمينهاي دور دست ماد شمدره مي شدند. يزد در آن روزگار، به نوعي نقش مرزباني ايالتها و نگهباني راههاي متعددي را كه به سوي ايران مي رفته ، ايفا كرده است.
يزد در دوره هخامنشي به ايساتيس مشهور بوده و مرحوم عبدالحسين آيتي محل آنرا در دامنه بلندي هاي مهريز ذكر كرده است، كه هرفته و سريزد كنوني بازمانده آن است. در جغرافياي بطلميوس ايساتيس در دوره هخامنشي از جايگاه استراتژيك و ارتباطي ويژه اي برخوردار بوده و داراي اهميت نظامي، راهداري و بازرگاني بوده است و تا زمان حمله اسكندر مقدوني نيز وجود داشته است.
روايتي است كه اسكندر نام ايساتيس را به كثه تغيير داد و بعدها شهر جديد بر ويرانه هاي آن بنا شد مي گويند هنگامي كه شماري از بزرگان ايران در ري عليه اسكندر برخاستند، وي آنها را دستگير كرد و همراه خود به فارس برد.چون به ويرانه هاي ايساتيس رسي، زندانيان را در چاهي زنداني كرد و آن محل را كثه ناميد كه در زبان يوناني به معني زندان يا شهر كوچك است.
اما اسكندر هنگامي كه از ري به پارت مي رفت، ايالتهاي پارس و ماد را گشوده بود.
بنابر اين خاك يزد را كه از جرگه پارس و ماد بيرون نبود، از لحاظ سياسي بايستي در رديف سرزمينهاي گشوده شده اسكندر مقدوني دانست.
يزد در دوران ساساني رو به توسعه و آباداني نهاد و از جايگاه اجتماعي و اقتصادي ويژه اي برخوردار گرديد. تاريخ نويسان قديم يزد به اتفاق مطالبي درباره حضور و دخالت شاهان ساساني بويژه قباد و انوشيروان و يزد گرد اول در منطقه يزد نوشته اند عمران و آبادي آن را به آنان نسبت داده اند.
يزد ريشه در يسن، يشت و يا يزش، به معناي ستايش و نيايش در زبان فارسي ميانه دارد. يزد از يزدان به مفهوم پاك و مقدس و به معني ذات خداوند نيز مي تواند گرفته شده باشد : پس نام كنوني اين استان يادگاري است از دوره ساساني، و مي توان آنراشهر آفريننده خوبيها و پاكيها وشهر خدا دانست.

يزد به دليل جايگاه ويژه خود و قرار گرفتن در كنار شاهراه اصلي شرقي غربي ايران باستان، در نخستين سده اسلامي و درزمان خلافت عثمان،بدست مسلمين افتاد و ازنيمه دوم قرن اول هجري دوقبيله از اعراب فاتح (بني تميم و بني عامر) در محلي كه اكنون كوي عربها ناميده مي شود،اسكان يافتند. تا پايان دوره امويان، يزد به دست اعراب اداره مي شد.
يزد در تاريخ پر فراز و نشيب خود، روزهاي تلخ و شيرين بسيار داشته و در گذر زمان و تحت تأثير عوامل و حوادث گوناگون، دچار آباديها و ويرانيها گرديده است.

تاريخ نگاران از زمان صفاريان، سامانيان و غزنويان اطلاعات چنداني را در اختيار ما قرار نداده اند:
اما قرن دوم تا چهارم هجري را (همزمان با احياء دولتهاي ايراني) دوران آسايش و امنيت نسبي و رشد و اعتلاي نيروهاي توليدي منطقه يزد و احداص و حفر قنات و نهر آبياري وتوسعه اراضي كشاورزي و باغها مي دانند. شايد بدليل وجود همين امنيت است كه در قرن چهارم هجري و درزمان استيلاي آل بويه بر قسمتهاي غرب و جنوب ايران و عراق، جمعي از علويان به يزد آمدند و در محلي كه به كوي حسينيان معروف شد، سكونت گزيدند. سر شناس ترين ايشان امامزاده سيد جعفر است كه در سال 424 هجري قمري وفات يافت و هم اكنون مزارش يكي از زيارتگاههاي دوران طلايي و شكوفايي يزد در زمان آل كاكويه و اتابكان بود. حكام آل كاكويه در يزد منشأ اثر و باعث خير و بركت شدند و درتوسعه شهر و رفاه عامه سعي فراوان داشتند. مساجد و مدارسي چند و قناتهايي جهت آبياري دهان و محلات شهر ايجاد كردند.
ساخت بقعه دوازده امام كه قديمي ترين بناي كتيبه دار استان يزد است و آنرا مقبره علاء الدين كالنجار مي دانند ، احداث يك حصار جديد  چهار امير سردار علاءالدوله به خط كوفي آن نقش شده بود، ايجاد ده گرد فرامرز در حوالي ابرند آباد و نيز محله يعقوبي كه تا امروز به همين نام نشان باقي است، از كارهاي شاخص اين دوره است.

تابكان در سالهاي 536 تا718 هجري با وجود نابساماني و هجوم طوايف بيگانه به كرمان، اصفهان، فارس، به آرامي حكومت كردند. در اين دوره يزد در مسير جنوبي جاده ابريشم قرار داشت و منسوجات مختلفي كه مواد اوليه آنها از نقاطي مانند: استر آباد، گيلان و مرو مي آمد توليد مي شد. دوري از  سر حدات ، استقرار حكومت آل بويه در اصفهان و فارس ، رونق مبادلات بازرگاني و قرار گرفتن بر سر راههاي تجاري و كاروان رو نواحي مركزي و جنوبي ايران، موجبات رشد و تكامل شهر نشيني منطقه را در اين دوره فراهم آورد . اتابكان با علاقه مندي زينت بيشتري به يزد داده اند و مدرسه و مساجد زيادي در آن بنا كردند. در زمان حمله مغول كه با آن عصر سياهي و شديد يرانيها آغاز شد، نواحي يزد نيز تحت تأثيرات منفي آن قرار گرفت.

آل مظفريكي از قدرتمندترين خاندانهي ناحيه يزد بودند. در زمان آنها محله هيي جديد در داخل شهر يزد احداث و هفت دروازه نيز گرد شهر ساخته شد تعمير قلعه ميبد، احداث يك بارو و حفر يك خندق نيز بري آن از اقدامات آنان بود.

آل مظفر آثار زيآدي ازخود بر جي گذاشتند كه مهمترين آنها مسجد جامع فعلي يزد، خانقاه سيد ركن الدين ،ميدان وقت الساعت، رسد خانه ، منار مسجد مهر پائين و منار مسجد جامع ندوشن است. اكثر هنرمندان و دانشمندان بري در امان ماندن از حملات مغول ين شهر را مركز فعاليتهي هنري و علمي دوران تيموري دوره اختلال و پريشاني در جنوب يران بود. بطوريكه اصفهان و شيراز صدمه زيادي ديده اند ويزد نيز از ين نابسماني رنج فراوان برد اما در روزگار شاهرخ تيموري خرابيها ترميم شد حدود هزار واحد مسكوني، تجاري ، مدرسه ، حمام وكاروانسرا تعميير شدند. تيموريان دورشهر بارو و خندق و دروازه هي جديد يجاد كرده اند.امير جلال الدين چخماق در كنار دروازه مهريجرد مجموعه ي مسجد،  خانقاه، كاروانسرا، حمام و آب انبار و بازار بنا كرد كه قسمتي از آن هنوز در ميدان مركزي شهر پابرجااست. مسجد مير چخماق بنام مسجد جمعه يزد كه در مقابل مسجد جامع آل كاكويه و آل مظفر در كنار ، ميدان امير چخماق قرار دارد يكي از مظاهر شكوهمند معماري و از ديدني هي ارزشمند يزد است.

در زمان صفويه يزد بعنوان يك مركز تجاري و توليدي داري اهميتي خاص شد و در مبادلات بازرگاني رشد كرد در ين دوره راه پيتخت ( قزوين) از طريق سمنان و جندق به اردكان و يزد مي پيوست و كالاهي مناطق شمالي و جنوبي كشور از ين طريق مبادله مي شد. همچنين راه شاهي اصفهان به يزد و كرمان بعد از پيتخت شدن اصفهان ساخته شد و رباطهيي زيبا و بزرگ چون رباط ميان راه عقدا تعمير شد و رباط زيبي قلعه خرگوش در كنار بيابان گاوخوني ساخته شد. از مهمترين آثار تاريخي دوران صفويه مي توان به مدرسه شفيعيه و رباط خوش طرح و زيبي زين الدين اشاره كرد.

در جريان هجوم افاغنه صنعت و تجارت يزد لطمات فراوان ديد. باروي كار آمدن نادرشاه افشار و بيرون راندن افغانها از يران محمد تقي خان به حكومت يزد منصوب شد. وي و فرزندانش در يزد مجموعه ي از بازارها، كاروانسراها و عمارتها را بنا كردند كه مهمترين آنها باغ دولت آباد و بادگير بلند و زيبي آن و عمارت جنت آباد است. ميدان و بازار خان نيز از ديگر كارها و آثار ين خانواده در حدود1800 كارگاه و 60000 كارگر ابريشم باف در يزد وجود داشت. انتقال آرام حكومت از زنديه به قاجاريه باعث شد ين خطه از آسيبهي جنگهي داخلي در امان بماند.در ين زمان شهر يزد به شهر امانت داران معروف شده بود : زيرا اموال بازرگانان بشدت محافظت مي شد. از ين دوره خانه هي زيبيي چون خانه محمودي ، خانه رسوليان و خانه مودت باقي مانده است نيز آتشكده ، دخمه و معبد چك چك زرتشتيان مربوط به ين دوره مي باشد.
در دوره پهلوي اول ودوم تغييراتي در كالبد فضيي شهر يزد روي داد. از آن جمله خيابانها، بلوارها و ميدانهيي در همان دوره دريزد ساخته شد كه به هيچ وجه با بافت قديم و تحولات كالبدي گذشته ين شهر هماهنگ نشده بود و لذا ساخت فضيي و معماري شهر را بطور روشني مخدوش نمود.


آداب و رسوم محلي

حفظ و پايبندي به سنتها و ارزشهاي رايج ملي و اشتياق همگاني نسبت به پايبندي به اين ارزشها و سنتها ويژگي بارز آداب و رسوم محلي مردم است و اين پايبندي و اشتياق را در مراسم ازدواج و... مي توان مشاهده كرد. سادگي و بي پيرايه بودن به همراه داشتن روحيه قناعت و صرفه جويي از ويژگيهاي آداب و رسوم مردم است.

سرزمين‌ يزد جلوه‌هايي‌ از باشكوه‌ترين‌ و درخشانترين‌ ميراث‌ فرهنگي‌ و تمدن‌ كهن‌ ادوار مختلف‌ تاريخي‌ ايران‌ را در خود جاي‌ داده‌ است‌. تاريخ‌ سكونت‌ انسان‌ در اين‌ خطه‌ از هزاره‌ سوم‌ پيش‌ از ميلاد فراتر رفته‌ است‌، به‌ طوري‌ كه‌ در عهد پيشداديان‌ طوايف‌ در حال‌ كوچ‌ از بلخ‌ به‌ پارس‌، اين‌ سرزمين‌ را يزدان‌، ناميدند و از آن‌ زمان‌ به‌ بعد يزد محل‌ عبادت‌ شد. از مهم‌ترين‌ مراكز اسكان‌ اوليه‌ اين‌ سرزمين‌ به‌ مهرپادين‌ (مهريز) فهرشان‌، پهره‌ (فهرج‌)، خورميش‌، ادر (اردكان‌)، شواز، قلاع‌ موبدان‌ (ميبد)، طرنج‌، عقدا و اشكذر مي‌توان‌ اشاره‌ كرد. شهر يزد به‌ عنوان‌ محلي‌ پاك‌ و مقدس‌ در رأس‌ تمام‌ آبادي‌هاي‌ مزبور قرار داشته‌ است‌.
دره‌هاي‌ سرسبز و مناطق‌ ييلاقي‌، چشمه‌ سارها، ارتفاعات‌ و قله‌ها، غارها، حيات‌ وحش‌ و شكارگاهها و به‌ويژه‌ جاذبه‌هاي‌ كويري‌ از خصوصيات‌ جالب‌ توجه‌ طبيعت‌ يزد است‌ كه‌ برخي‌ از آنها جزء تفرجگاههاي‌ مهم ‌مردم‌ استان‌ به‌ شمار مي‌آيد.
استان‌ يزد از لحاظ‌ كنش‌هاي‌ فرهنگي‌ نيز جالب‌ توجه‌ است‌. اين‌ منطقه‌ از لحاظ‌ رفتارهاي‌ فرهنگي‌ مردم‌كانون‌ گوناگوني‌هاست‌ و در اين‌ بين‌ خصوصيات‌ فرهنگي‌ زرتشتيان‌ از پيشينه‌ تاريخي‌ درخشاني‌ برخوردار است‌.زرتشتيان‌ طبق‌ آئين‌ زرتشت‌ مراسم‌ ويژه‌اي‌ را در روزهاي‌ معيني‌ از سال‌ برگزار مي‌كنند كه‌ از ديدگاه‌ جهانگردي‌براي‌ افراد مسلمان‌ و پيروان‌ ساير اديان‌ جالب‌ توجه‌ و ديدني‌ است‌.

فرهنگ، زبان و گويش مردم يزد
مردم يزد به زبان فارسي رايج با پاره اي ويژگيهاي گويشي سخن مي گويند و بسياري از واژه ها و تركيبات زيباي فارسي را در گويش خود حفظ كرده اند. در استان يزد برخي ويژگيهاي گويشي ميان شهرستانهاي مختلف محسوس است. معتقدين به آيين زرتشتي در ميان خود هنوز به زبان نياكان شان سخن مي گويند و به ويژه مراسم مذهبي خود را با اين زبان انجام مي دهند.  

شهرستان «اردكان» واقع در استان «يزد» با هوايي گرم و آبي شور در پهن دشت كوير مركزي ايران قرار گرفته است.

آسمانش بخيل است و زمينش كوير، اما لطف خداي مهربان باعث شد تا از نعمت مردم سختكوش و مقاوم، تيزهوش و مبتكر بهره مند گردد و اين خصوصيات در مجموع سبب شد تا در كشت و زراعت نيز خلاقيت و ابتكار از خود نشان دهند و در دل زمين كويري گياهي به عمل آورند كه به «طلاي سرخ» مشهور گردد.

«روناس» آن طلاي سرخي است كه كشاورزان اردكان با همت و تلاش خود در اين پهن دشت كوير مي كارند و پرورش مي دهند و مي سايند و به خارج صادر مي كنند. اين ابتكار و خلاقيت موجب رونق كشاورزي، صنعت و تجارت در منطقه شده است.

اميد آنكه صاحبنظران و دست اندركاران اقتصاد كشور بتوانند براي بهبود وضعيت صادرات و استفاده بهينه از اين گياه، در صنايع داخلي، قدم هاي مؤثري بردارند و در رونق اقتصادي اردكان نقش بيشتري ايفا كنند.

روناس، گياهي صنعتي است كه در آب شور خوب رشد مي كند. بخش وسيعي از زمين هاي كشاورزي شمال اردكان از قديم تاكنون زير كشت اين گياه است.

روناس دو تا سه سال در زمين مي ماند و سپس ريشه آن را از زير خاك بيرون مي آورد و  خشك مي كند و در كارگاه هاي روناس كوبي خرد مي كند و به مناطق مختلف كشور و به برخي از كشورهاي صنعتي جهان صادر مي كند، بيشترين مصرف روناس براي توليد رنگ است.

تاريخ دقيق كشت روناس در اردكان و اينكه از چه زماني كشت اين گياه در اردكان داير شده است مشخص نيست، اما به نظر مي رسد همزمان با آغاز كشاورزي در اردكان كه همان نقطه آغاز تأسيس اردكان در اين منطقه است، كشت روناس هم رواج يافته است.

در سال هاي اخير، با حفر چاه هاي عميق در منطقه «چاه افضل» و «دم كفتار» كشت روناس نيز افزايش يافت و تا سال 1375 رونق چشمگيري داشت، اما از آن سال تاكنون به علت ركود بازار صادرات و نبود صرفه اقتصادي، كشت اين گياه به كمتر از نصف كاهش يافت.

همزمان با توليد روناس در اردكان براي خرد كردن آن نيز كارگاه هايي به نام «ازاري» تأسيس شد كه زمينه اشتغال افراد زيادي را فراهم آورده است.

X