بركه كل يا گنج البحر در شهرستان گراش در استان فارس از عجيبترين، باشكوه ترين و از بزرگترين آب انبارهاي ساخته شده در جهان است. متاسفانه هيچ نشاني از كتبيه يا نوشتهاي بر ساختمان اين بناي عجيب وجود ندارد و اگر در گذشته وجود داشته، اكنون به طور كامل نابوده شده است.
بركه كل در محلهي مصلا واقع شده و به همت حاج اسد الله فرزند دهباشي كربلايي (عليرضا گراشي) و توسط استاد، حسن شيرازي ساخته شده است كه بنابر اقوال، تاريخ ساخت آن بعد از آب انبار كشكول، حدود سال (1290 ه.ق) بوده و سقف گنبدي شكل و عظيم آن، به علت نامشخصي پس از مدتي ريزش كرده است.
مخزن آن، همانند اكثر آب نبارهاي موجود، دايرهاي شكل بوده و مصالح بكار رفته در آن از ساروج است و اين نكته قابل توجه است كه براي آسانتر شدن آب كشي از آن قطر ته آب انبار، به اندازهي حدود يك متر بيشتر از قطر بالاي آن شده است ديوار بدنه (شاوره) كه بر روي كف درگاههاي ورودي داراي قطر 1 متر و با افزايش ارتفاع و شروع قوس گنبد به 2 متر ميرسد همچنين طاقاي سردرها و دهنههاي آب انبار كه به شكل تيزهدار هستند با مصالح سنگ و ملاط گچ ساخته شده است و فقط طاقهاي مجراهاي ورودي و خروجي آنكه مانند ديگر طاقها تيزهدار است از سنگ و ملاط ساروج تشكيل شده است و سنگ پلههاي اين آب انبار، در قسمت شمالي بدنه قرار دارد.
اين بنا از تابستان (1380) از سوي ميراث فرهنگي كشور در شمار آثار ملي به ثبت رسيده است.
نقش تاج گيري اردشير در نقش رجب : در 3 كيلومتري شمال تخت جمشيد و در كنار جاده فعلي شيراز به اصفهان و درست روبروي جاده حاجي آباد ( نقش رستم) در درون يك فرورفتگي ادامه كوه مهر آثاري به چشم مي خورد كه متعلق به زمان ساسانيان است. درست در قسمت روبروي فرورفتگي ، نقش اردشير حجاري شده است كه در حال گرفتن حلقه تأييد سلطنت خود از اهورامزدا مي باشد. دو نفر در پشت سر اردشير ايستاده اند و دو نفر نيز در پشت سر اهورا مزدا و پشت به او ديده مي شوند. هم چنين نقش دو كودك كه روبروي هم ايستاده اند در بين اهورا مزدا و اردشير حجاري شده اند كه ظاهراً نفر سمت چپ بايد شاپور باشد.
محوطه باستاني و مقدس پاسارگاد
پاسارگاد 78 كيلومتر مانده به شهر شيراز قرار دارد . متاسفانه محوطه اين مجوعه ارزشمند جهاني هنوز در شان شخصيت كوروش بزرگ كه نخستين منشور حقوق بشر را براي آزادي انسانها در سرتاسر گيتي صادر نموده است نمي باشد . پاسارگاد در سال 1383 خورشيدي برابر با سال 2004 ترسايي بر اساس مصوبه سازمان جهاني يونسكو در ليست آثار ارزشمند جهاني قرار گرفت . يونسكو بر اساس چهار بند اين مجموعه كم نطير را به ليست آن سازمان اضافه نمود پاسارگاد نخستين نشانه بارز معماري سلطنتي و پادشاهي هخامنشيان است . پايتخت شاهنشاهي پاسارگاد را , كورش بزرگ با مشاركت مردمان گوناگون امپراطوري خود كه با تلاش فراوران كسب كرده بود ساخت . اين حركت را يونسكو به صورت يك حركت بنيادي در تحول هنر و معماري كلاسيك ايران مي شناسد . محوطه باستاني پاسارگاد داراي كاخهاي عظيم , باغهاي سلطنتي و آرامگاه كورش بزرگ بنيان گذار سلسله شاهنشاهي هخامنشيان و يادبودي استثنايي از تمدن ايران مي باشد . مجموعه چهارباغي پادشاهي ايران كه در پاسارگاد بنياد گذاشته شد به صورت نماد سمبليك و مادر تمام اين گونه معماري هاي در آسياي غربي در آمده نام گرفته است . پاسارگاد نه تنها متعلق به كورش بزرگ است بلكه قدمت آن به دوران مادها باز ميگردد و داراي عمري بالغ بر 3000 سال ميباشد كه يونسكو آنرا اثري شگفت انگيز جهاني ناميده است .
آرامگاه ابدي كورش بزرگ
اين بنا در بدو يورش اعراب به ايران به دليل عظمت شگفت انگيز آن كه هنوز بعد از گذشت 2500 سال پابرجاست تغيير نام گرفت و به مقبره مادر سليمان مشهور گشت تا از دست ويرانگر اعراب نجات يابد . ولي در سال 1820 ترسايي با كمك باستانشناسان خارجي مقبره كورش بزرگ شناخته شد . اين بنا به صورت اتاقي با سقف شيب دار ساخته شده است كه به روي سكوي سنگي طبقه دار ( شش طبقه ) قرار گرفته است و كالبد كورش بزرگ در طبقه هفتم ( كه عدد هفت هميشه نشان از تقدس داشته است ) قرار گرفته است . مساحت قاعده آن 164.2 متر مربع است . اتاق آرامگاه داري ابعاد 6.4 در 5.25 متر است .كالبد كورش نامدار به روي بالاترين طبقه آن قرار گرفته است كه در گذشته داخل تختي زرين گذاشته شده بوده است . قطر ديوار اتاق 1.5 متر و درب وروي آرامگاه به طرف شمال غربي است . سنگهاي به كار رفته شده در آن بسيار عظيم است كه بعضي از آنان تا 7 متر درازا دارد و ارتفاع آن تا 11 متر مي رسد . آرامگاه در گذشته در وسط باغهاي سلطنتي محصور بوده است . كالبد كورش بزرگ در درون تخت زرين همراه با اشياي مهم سلطنتي وي قرار گرفت كه پس از حمله اسكندر مقدوني به ايران درب آرامگاه شكسته شد و تمام اشياي آن به غارت رفت . به گفته تاريخ شناسان ابن مكان سالهاي متمادي مكاني مقدس براي ايرانيان بوده است به طوري كه اكثر پادشاهان ايران در آنجا تاجگذاري مي نمودند . هم اكنون نيز اين مكان از مكانهاي شگفت انيگز جهان است به طوري كه يكي از باستان شناسان فرانسوي پس از بازديد از اين مكان گفت خدا را سپاس ميگويم كه بالاترين افتخار را نصيبم نمود تا آرمگاه ابر مردي كه در دوران جهالت و كشتار بشريت حقوق بشر و دموكراسي را پايه گذاشت ببينم .
قلعه دختر در 6 كيلومتري جاده فيروزآباد به شيراز در دامنه كوهي مشرف به جاده قرار دارد.
تمام قلعه از سنگهاي درشت ساخته و سنگهاي نما، تراشيده شده اند ولي سنگهاي پيها و داخل ديوارها از قلوه سنگهاي درشت رودخانهاي تشكيل شده اند.
بزرگي بناي اين قلعه، مبهوت كننده است و ديوارهاي بلند آن با همه شكستگي و ريخته شدن، هنوز هم شكوهي خيره كننده دارند.
در قسمتي از قلعه دهانه غاري ديده ميشود كه به قول بعضي از محليها اين غار راهي به كاخ ساساني در جلگه فيروزآباد داشته است. يعني در زمان حمله دشمن به قلعه، محصورين قلعه ميتوانستند از طريق اين غار با شهر ارتباط داشته باشند و بتوانند غذا و نيروي انساني وارد قلعه كنند.
قلعه دختر، نشان ظهور امپراتوري ساساني و افول دولت اشكاني است. اين قلعه از سه جهت شمال، غرب، جنوب با صخره كوهستاني با ارتفاع غير قابل نفوذ محصور است و بر هر صخره با روي بلند و برج هاي ديده باني ساخته شده در سمت شرق با فاصله بيش از يك كيلومتر از قلعه ديوار سنگي محكمي كشيده شد تا مانع ورود افراد شود.
تنها راه ورود به اين دژ از جنوب قلعه با پلكاني بوده كه علاوه بر صخره كوه از چند لايه ديواره باره و برج تودرتو با نگهبانان مخصوص امكان پذير بوده است.
داخل قلعه با سه طبقه متوالي تنظيم و با برج پلكاني با هم ارتباط داشته است. طبقه اول اتاق نگهبانان با برجهاي مشرف به جهات مختلف با روزنههاي خاص و قابليت تيراندازي از داخل به خارج قلعه و يك آب انبار و دو حلقه چاه مخفي حفاري شده در دل كوه تا عمق رودخانه، حياطي با تالار بزرگ طبقه دوم را تشكيل ميدهد كه بخش محل استراحت نگهبانان و محافظان و بخش مخصوص مهمانان بوده است.
كاوشهاي قلعه دختر نشان داده، كمربند دفاعي اصلي دژ كه خود داراي بازوهاي دفاعي پيش آمده است، ارتفاعي در حدود 6 يا 7 متر داشته.
كنگرههاي دفاعي كه در دو يا چند رديف مرتب و متداخل قرار گرفته و پلههايي كه به طرف دالانهاي نگهبانان ميرفتند، در پس راه باريكي به ضخامت تقريبي 50 سانتيمتر قرار گرفته بودند كه از رو يا پشت ديوارهاي مربوط به فضاهاي اسلحه خانه و سربازخانه ميگذشت.
ساختمان مدور كه محل تخت و بارگاه بود و به يك سياه چال عظيم شباهت دارد، چونان برجي با شكوه بر فراز تپه قد برافراشته است.
بناي شاهي با ديوان و تالار گنبددار در سطح سوم قرار گرفته است تا تالار اصلي با اتاقهاي جانبي به صورت قلعه عظيم و مدوري برفراز بلندترين نقطه رشته كوه و داخل خط دفاعي قلعه قرار گرفته است.
اين قلعه نخستين بناي گنبد دار ايراني است كه با اصول فني و معماري خاص ساخته شده و مصالح به كاررفته در آن شبيه كاخ اردشير است.
بناي اين دژ همزمان با احداث شهر بيشاپور بوده و متشكل از دو قسمت مجزا ميباشد. بخش اصلي اين دژ در بالاترين قسمت كوه احداث شده و متشكل از يكسري اتاق به همراه يك حياط است كه در وسط ساختمان قرار دارد.
قسمت دوم شامل بخشهايي است كه بر دامنه كوه احداث گرديده و حالت شيبداري دارد كه عمدتا شامل ديوارهاي بلند حفاظتي با برجهاي مدوري در طرفين خود ميباشد.
روي بدنههاي بيروني اين دژ به منظور ايجاد ديد براي نگهبانان، تيركش هاي متعددي احداث نمودهاند كه شكل كلي آنها به صورت دريچه هايي است مستطيل شكل كه در قسمت بالاي خود داراي طاق هلالي شكل ميباشند.
بيشاپور شهري است كه در دشت قرار گرفته و به همين علت داراي آسيب پذيري دفاعي ميباشد و بهترين نقطه تدافعي براي اهالي اين استراحت گاه سلطنتي دژي است كه بالاترين نقطه تدافعي شهر باشد.
وجه تسميه اين قلعه به سبب انتساب آن به الهه آناهيتا، خداي آبهاي زير زميني و پاكيها... بوده كه در فرهنگ ما ايرانيان به صورت يك دختر نجيب و معصوم تصور شده است.
بر اساس اينكه اين قلعه دست نيافتني و صعب العبور بوده است در باور مردم و به مرور زمان به قلعه دختر معروف شده است.
قلعه بر اثر فرسايش تخريب شده و تنها ديوارها و اتاقهاي فرو ريخته دژ و در قسمت شرقي باقي مانده است.
قلعه پسر يا قلعه كر نيز در كوه مقابل قلعه دختر قرار دارد كه در حال حاضر تخريب شده است.