نخستين وجه تسميه تهران را از عبارت " ياقوت حموي " در معجم البدان مي توان اخذ كرد : " از مردي اهل ري كه محل وثوق و اعتماد شنيدم كه طهران ديهي است بزرگ و بناي اين ديه تمامي در زير زمين واقع است و احدي را ياراي آن نيست كه بدان ديه راه يابد مگر آن كه اهالي آنجا اجازت ورود بدهند " .
در اين عبارت اشاره به زيرزميني بودن تهران شده است. اين مساله عده اي را برانگيخت كه تهران را به دو كلمه" ته " به معناي زير و " ران " تجزيه نمايند و تهران را " مكان زيرزميني " معنا كنند.
اعتماد السلطنه در مرات البلدان درباره وجه تسميه تهران چنين آورده است: " چون اهل آنجا ( تهران ) در وقتي كه دشمن براي آنها به هم مي رسيد در زير زمين پنهان مي شدند، از اين جهت به اين اسم موسوم شده است كه به " ته ران" يعني زير زمين مي رفته اند" .
كسروي درباره نام تهران و شميران، طي پژوهش هايي به اين نتيجه رسيده كه تهران ( و تارم، كهران، گهران، گهرام، جهرم ) به معناي منطقه گرمسير و شميران ( شميرام، شميرم، شميلان، سميران و سميرم) به معناي منطقه اي سردسير است.
دكتر حسين كريمان، نويسندهي كتاب قصران مينويسد:
«نام تهران بهصورت نسبت تهراني، نخستين بار در احوال حافظ ابوعبدالله محمد بن حامد تهراني رازي از عالمان بهنام نيمهي نخستين سدهي (3 ه.ق) پهنهي قصران و متوفي به سال (261 يا 271 ه.ق.) ... درج آمده».
ياقوت حموي در معجمالبدان، تهران را توصيف كرده، مينويسد:
«طهران به كسر طاء و سكونها و را و نون در آخر، واژهاي است عجمي و ايشان تهران تلفظ كنند چون در زبان ايشان طاء وجود ندارد. اين آبادي از ديههاي ري است و بناهاي آن در زير زمين بنيان يافته است، و هيچكس جزء به ارادهي مردم بهآنجا راه نمييابد و در بيشتر اوقات ايشان نسبت به سلطان وقت راه خلاف و سرپيچي ميپيمايند.