دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 566642
تعداد نوشته ها : 612
تعداد نظرات : 10

Rss
طراح قالب
وحيد اسدي

شهرستان «اردكان» واقع در استان «يزد» با هوايي گرم و آبي شور در پهن دشت كوير مركزي ايران قرار گرفته است.

آسمانش بخيل است و زمينش كوير، اما لطف خداي مهربان باعث شد تا از نعمت مردم سختكوش و مقاوم، تيزهوش و مبتكر بهره مند گردد و اين خصوصيات در مجموع سبب شد تا در كشت و زراعت نيز خلاقيت و ابتكار از خود نشان دهند و در دل زمين كويري گياهي به عمل آورند كه به «طلاي سرخ» مشهور گردد.

«روناس» آن طلاي سرخي است كه كشاورزان اردكان با همت و تلاش خود در اين پهن دشت كوير مي كارند و پرورش مي دهند و مي سايند و به خارج صادر مي كنند. اين ابتكار و خلاقيت موجب رونق كشاورزي، صنعت و تجارت در منطقه شده است.

اميد آنكه صاحبنظران و دست اندركاران اقتصاد كشور بتوانند براي بهبود وضعيت صادرات و استفاده بهينه از اين گياه، در صنايع داخلي، قدم هاي مؤثري بردارند و در رونق اقتصادي اردكان نقش بيشتري ايفا كنند.

روناس، گياهي صنعتي است كه در آب شور خوب رشد مي كند. بخش وسيعي از زمين هاي كشاورزي شمال اردكان از قديم تاكنون زير كشت اين گياه است.

روناس دو تا سه سال در زمين مي ماند و سپس ريشه آن را از زير خاك بيرون مي آورد و  خشك مي كند و در كارگاه هاي روناس كوبي خرد مي كند و به مناطق مختلف كشور و به برخي از كشورهاي صنعتي جهان صادر مي كند، بيشترين مصرف روناس براي توليد رنگ است.

تاريخ دقيق كشت روناس در اردكان و اينكه از چه زماني كشت اين گياه در اردكان داير شده است مشخص نيست، اما به نظر مي رسد همزمان با آغاز كشاورزي در اردكان كه همان نقطه آغاز تأسيس اردكان در اين منطقه است، كشت روناس هم رواج يافته است.

در سال هاي اخير، با حفر چاه هاي عميق در منطقه «چاه افضل» و «دم كفتار» كشت روناس نيز افزايش يافت و تا سال 1375 رونق چشمگيري داشت، اما از آن سال تاكنون به علت ركود بازار صادرات و نبود صرفه اقتصادي، كشت اين گياه به كمتر از نصف كاهش يافت.

همزمان با توليد روناس در اردكان براي خرد كردن آن نيز كارگاه هايي به نام «ازاري» تأسيس شد كه زمينه اشتغال افراد زيادي را فراهم آورده است.

قنات بزرگترين اقدام مربوط به تهيه آب در روزگار باستان مي باشد. هرگاه سطح آب به زمين نزديك بوده، شيب آن هم كافي باشد، طول قنات از چند كيلومتر تجاوز نمي كند؛ ولي مسطح بودن زمين و شيب ملايم گاهي طول قنات را تا يك صد و بيست كيلومتر هم مي رساند. اين قنوات يزد از فاصله هاي دور با تحمل مخارج گزاف به دست مي آيند. در بعضي از نقاط كه سطح آب در عمق زيادي قرار دارد، چاهها مخصوصاً مادر چاه تا سيصد متر عمق دارند، مانند قنات گناباد. اين قنات همزمان با ورود آريائي ها حفر گرديده است. عمر قنات گناباد كه مادرچاه آن 300 متر عمق دارد را 2500 سال برآورد كرده اند.

  

اين قنات بزرگترين و قديميترين قنات جهان مي باشد و حتي زلزله هاي بزرگ نيز تاكنون به آن آسيبي نرسانده و فقط برخي قنوات يزد به لحاظ مسافت از آن طولاني تر مي باشند.

قنات قصبه گناباد بعنوان يكي از پديده هاي شگفت انگيز دست ساخته انسان در طول تاريخ و نمادي از هم نوايي بشر با طبيعت توجه بسياري از مورخان و پژوهشگران را به خود جلب كرده است . اين قنات از ميانه ارضي كوي شرقي گناباد از محلي معروف به    «  برج علي ضامن »  در داخل رسوب هاي ريزدانه آغاز شده و از هفت كانال متصل به هم شكل گرفته است . بر اساس آخرين مطالعات طول اين قنات 33113 متر و تعداد چاه هاي آن متجاوز از 470 حلقه و عمق مادر چاه آن نيز حدوداً 280 تا 300 متر است . ناصر خسرو قبادياني نخستين كسي است كه در سفر نامه اش به توصيف اين قنات پرداخته و عمق چاه آن را هفتصد گز و طول آن چهار فرسنگ ذكر نموده و آن را نيز به كيخسرو نسبت داده است . ظاهرا وي از كنار طولاني ترين رشته انشعابي اين قنات به نام دولاب نو عبور نموده است . فضاي داخلي قنات داراي كانالها و طونلها اعجاب انگيزي است كه با بررسي هاي انجام يافته بر روي آن حفره هايي مشخص شده است . ظاهرا اين قسمتها براي قرار دادن چراغ و پيه سوز و وسايل روشنايي به كار مي رفته است در حال حاضر ميزان آبدهي اين قنات 150 ليتر در ثانيه است . قطعه سفالهاي پراكنده در اطراف دهانه چاه حاكي از اين است كه رشته قصبه در واقع كانال اوليه اصلي قنات گناباد بوده كه در زمان هخامنشيان حفر شده و در پي آن رشته هاي ديگر در مواقع خشكسالي ايجاد شده است. 

با اين توصيف و با توجه به عمق چاهها و طول قنوات مي توان به مهارت و استادي ايرانيان چيره دست پي برد كه چگونه از قرنها پيش قادر بودند به با وسايل خيل ساده و ابتدايي شيب آب زير زميني و طراز زمين را در عمق چند صد متري از زير زمين طوري حساب كنند كه آب پس از طي كيلومترها در نقطه محاسبه شده به سطح زمين برسد و به قول مقني ها « آفتابي » شود. يعني از تاريكي خارج و در معرض آفتاب و روشنايي قرار گيرد.

 

 

براي آنكه عظمت كار ايرانيان قديم در امر آبياري و حفر قنوات معلوم گردد، همين قدر كافي است دانسته شود كه انتشار كتاب "استخراج آبهاي پنهاني" تأليف كرجي كه براي يكي از بزرگان گرگان و طبرستان به زبان عربي نوشته و خوشبختانه به فارسي ترجمه و چاپ شده است؛ آنچنان در ميان دانشمندان اروپا و آمريكا انعكاس وسيعي يافت كه يكي از كارشناسان اين فن در يكي از مجلات مهم غربي نوشت:«علم هيدرولوژي در جستجوي پدر خود بود كه ناگهان جد بزرگ خود را در ايران يافت». 

بادگيرها

طبيعي ترين روش تهويه استفاده از بادگير از كه بر حسب سرعت و جهت باد طراحي شده اند:
حركت هوا را به دليل اختلاف فشار جو باد گويند. باد روي زمين عامل مهمي در تبادل دما ، رطوبت وانتقال ذرات معلق است.اين امر در ايجاد شرايط آسايش انسان يا اخلال در آن نقش مهمي دارد. جابجايي هوا در بالا بردن سطح كارايي ذهني وفيزيكي افراد وكاهش ميزان ابتلاع به بيماريها بسيار موثر است. همچنين ميتواند عاملي در كاهش مصرف سوخت هاي فسيلي باشد.
اهميت باد در طرح وساخت محيط مس*********** از دير باز مورد توجه بوده است.ارسطو چهار قرن قبل از ميلاد و ويترويرس معمارروسي يك قرن قبل از ميلاد از روش استفادۀ باد در معماري وشهر سازي صحبت مي كنند.
در كشور ما در طي قرون متمادي تمام ساختمانها با توجه به اقليم وشرايط محيطي ساخته مي شده است. آفتاب، باد، رطوبت، سرما،گرما و به طور كلي شرايط آب وهوايي وجغرافيايي تأ ثير مستقيمي در معماري سنتي ايران در مناطق مختلف داشته است. بارزترين روش تهويه طبيعي ساختمان باد گير است.
بادگيرهايي با اشكال مختلف در بسياري از شهرهاي مركزي وجنوبي ايران بر حسب سرعت وجهت باد مطلوب طراحي واجراء شده اند.
از نامهاي باستاني وگوناگون آن مانند واتفر، بادهنج، باتخان، خيشود،خويش خوان ،خيشور، ماسوره و هواكپ بر مي آيد كه پديدهاي بس كهن است.
باد پس از برخورد با سخف فوقاني به دالانهايي هدايت مي شود كه با سطح آب داخل حوض خانه برخورد كرده ( مثل بادگير باغ دولت آباد يزد) و فظاي داخل اتاق را خنك مي كند و در مناطق مرطوب باد فقط از كانال هاي خشك عبور مي كند (مثل بادگيرهاي بنادر جنوبي) و فضاي اتاق را تهويه مي كند.
انواع بادگير:
نوع اول:

بادگيرها از لحاظ شكل بيروني چند دسته هستنند. ساده ترين نوع بادگير يك جناحي است وئ بسيار كوچك و محقر بر فراز محفظه اي مانند سوراخ بخاري در پشت بام ساخته مي شود در اين روش براي پرهيز از گزند گرد بادها و توفانهاي سهمگين، بادگير را فقط در جهت بادها ي خنك و نسيم هاي مطبوع مي سازند جبهه هاي ديگر آن را مي بندند .
در برخي موارد بادگيرها ي يك طرفه را پشت به بادها ي شديد و آزار دهنده مي سازند و در واقع اين بادگير عملكرد تهويه و تخليه هوا را انجام مي دهد .
ابعاد آن نسبت به ساير انواع كوچكتر وشكل آن اوليه تر است اين مسير مورب ( كه در بالاي بام ديده مي شود) پس از اتصال به كانال عمودي داخل ديوار و پنجره خروجي داخل ساختمان مانند بخاري در يك ظلع اتاق قرار مي گيرد وتهويه را انجام مي دهد. اين نمنه بيشتر در مناطق سيستان وقسمتي از شهر ها ي بم ديده مي شود.



نوع دوم:

نوع دو طرفه كه داراي دو وجه روبرو يكديگر و با پنجره هاي بلند و باريك بدون حفاظ ساخته مي شود ودر قسمت داخلي ساختمان به شكل يك يا دو حفره در طاقچه ديده مي شود اين نمونه در سيرجان و به ندرت در كرمان ديده مي شود.

نوع سوم:

سه جناحي است و دو نوع دارد، سه جناحي متصل و سه جناحي منفصل (اشكم دريده).
در اين نمونه ميتوان به تفكيك از يك يا دو يا سه جبهه استفاده كرد البته استفاده از اين نوع بادگير نادر است.

نوع چهارم:

باد گيرها ي چهار طرفه است كه به شكل كامل و مفصل تر از انواع ديگر ساخته شده اند، و معمولاٌ داخل كانالها ي آن با تيقه ها يي از آجر يا چوب يا گچ به چند قسمت تقسيم مي شوند و بعضي از نمونه ها در زير كانال بادگير حوض به نسبت بزرگ و زيبايي مي ساخته اند كه هواي خشك و داراي گردو غبار پس از برخورد با آب با جذب رطوبت خنك و گرد غبار آن جدا و هواي اتاق ( حوض خانه) در گرماي تابستان بسيار مطبوع مي شده است.
در مناطقي كه امكان ايجاد حوض خانه در طبقه همكف وجود نداشته است آب قنات را در زير زمين جاري و نمايان مي كردند و اتداد كانال بادگير نيز تا روي اين جريان آب ادامه مي يافته است.
اين فضاها ( سرد آب ها) محل تجمع اهالي خانه در بعد از ظهرهاي تابستان بوده است. اين نمونه در يزد ، كرمان و بوشهر و... ديده مي شود در شهرستان يزد و برخي از قسمتها ي مركز ايران بادگيرهاي چند وجهي ( معمولاٌ هشت وجهي و حتي گاهي مدور) معمول است كه نوع پنجم بادگيرها را تشكيل مي دهند.
بادگير چپقي نوع ششم بادگير است كه به جاي فضاي مكعبي شكل خارجي، سازنده از ايجاد چند لوله ي خم دار ( زانو مانند) براي حجم خارجي بادگير استفاده كرده است، اما كانالها و قسمتها يث داخلي مانند نمونه هاي چند طرفه است اين نوع بادگير تنها در سيرجان ديده شده است.
نما سازي بادگير خود از ويژگيهاي خاصي برخوردار است و در نهايت ظرافت به وسيله ي آجر كاري و يا گچ بري ساخته مي شود.
درد اينجا لاظم است از بادگير مضاعف، بادگير دواشكوبه و بادگير حفره اي نيز نام برد. در شيراز نيز بادگيرهايي كم و بيش ديده مي شود كه به عنوان نمونه ميتوان از با گبر ارگ و آب انبار كريم خان زند ياد كرد.

براساس كهن‌ترين اسناد دربارهٔ حصار يزد مى‌توان گفت كه حصار گرد اين شهر، توسط ابويعقوب اسحاق ديلمي، ابومسعود بدر بهشتي، ابوجعفر (كيانرسو) و ابويوسف ، چهار سرهنگ از اعضاى حكومت امير عضدالدين علاءالدوله ابوجعفر كاكويه، در سال ۴۳۲ هـ.ق ساخته شد
مچنين در اين زمينه مى‌تون از چهار دروازه به نام‌هاى دروازهٔ قطريان (دروازه شاهي)، دروازهٔ كوشك‌نو، دروازه مهريجرد (مهريز) و دروازه كيا (حظيره) در يزد ياد كرد.

با جارى شدن سيل عظيمى در سال ۶۷۳ هـ.ق قسمت‌هاى بسيارى از شهر از جمله حصار آن خراب شد. هنگامى كه اتابك يوسف‌شاه بن طغيان (طغى‌شاه) به سلطنت يزد رسيد (سال‌هاى ۷۱۴-۶۵۸ هـ.ق)، به مرمت حصار ويران شده پرداخت و آن را بازسازى كرد. مبارزالدين در سال ۷۴۷ هـ.ق تعدادى از محلات خارج از شهر را جزء محدودهٔ شهر كرد و از دروازه قطريان (دروازه شاهي) تا دروازه مادر امير باروى نو كشيد و خندق حفر كرد. حصار جديد داراى هفت دروازه شد: مهريجرد، قطريان، ايلچى‌خانه، كوشك‌نو، مادر امير، سعادت و نو. او همچنين برج‌هاى متعدد ديگرى ايجاد كرد و طبق مندرجات كتاب تاريخ يزد، در دوران حكومت او، مساحت شهر به بيش از دو برابر تصرفات محمدبن‌مظفر افزايش يافت.

امروزه از حصار يزد و برج‌هاى گسيخته و متصل به آن كه در عهد جامع جعفري تعداد نود برج بود و هر برج، بيست مستحفظ داشت، قسمت‌هايى به شرح ذيل باقى‌مانده است:

۱. قسمتى از ديوار و برج‌هاى محلهٔ لب خندق.

۲. قسمتى از برج‌ها و حصار مقابل مقبره سيد گل سرخ.

۳. قسمتى از ديوار و برج دروازه مهريز، در ابتداى بازارهاى خان، افشار و صدري.

۴. ديوار و برج‌هاى دروازه شاهي.

۵. ديوار و برج‌هاى شازده فاضل.

۶. قسمتى از ديوار حصار و برج نزديك باغ گندم.

۷. ديوار برج‌هاى حدود فهادان و مالمير.

۸. ديوار و برج‌هاى واقع در خيابان فرمانداري.

موقعيت مكاني

اين بقعه درضلع غربي خيابان امام خميني ، محله فهادان ، جنب مدرسه ضياييه (زندان اسكندر) واقع شده است .

منابع تاريخي
دوازده امام گنبد منفردي است كه درسال 429هجري ساخته شده است كه قديمي ترين بناي موجود دريزد ازحيث سبك بنا ونقش ونگار وكتيبه كوفي رنگ واجداهميت خاص وموضوع سخن متخصصان تاريخ معماري اسلامي است . آرتواپهام پوپ چند بار ازاين بنا دركتاب طرح هنر ايران يادكرده است وعلاوه بر چاپ دو نقشه و طراحي را كه «اريك شريدور»Erick Schroeder آنرا ترسيم كرده ، در خصوص اين بنا مي نويسد: «اهميت بنا بيشتر بخاطر شيوه طاق زني و پوشش آن است. مسئله قراردادن گنبد برروي چهارگوش در راه حل هاي پيشين حوزه انتقال فشار باريك و فشرده بوده و ظاهراً زائده مكانيكي فاقد زيبايي با خصلت خاص بوده است ولي در بقعه دوازده امام اين حوزه كاملاً توسعه يافته و بصورت جزء مسلط به تمام مجموعه است»

كتيبه رنگي موجود بر ديوار گچي جانب شرقي گواه است براينكه گنبد به دستور دو برادر به نامهاي ابويعقوب وابومسعود برپا شد . هدف از ساخت اين بنا به روشني مشخص نيست ولي به نظر مي رسد محلي براي اعتكاف و عبادت بوده است . نام اصلي اين بنا تا زمان صفوي نام ديگري بوده است و از دوره صفويه به بعد بدين نام خوانده مي شود. به نظر مي رسد وجه تسميه اين بنا به دوازده امام بخاطر سنگ قبري مي باشد كه در محراب گچبري شده آن نصب گرديده و بر حاشيه سنگ مذكور صلوات كبير كه نام 12 امام ذكرشده، نقر گرديده است.

درتاريخ يزد در آنجا كه از آثار شمس الدين محمد تازيكو سخن مي رود اشارت مجملي هست كه (( مسجد چهل محراب را انشاء كرد خانقاه وعمارتي عالي بساخت وچهاردانگ ازقريه هنزا را وقف بر آن مسجد كرد ومصلي وعيدگاه مقابل شيخ الاسلام سعيد جمال الاسلام محمد بن احمد بن مهريزد بن انوشيروان است وخانه هاي آن حدود كه هنوز به نام شيخ الاسلامي معروف است مويد اين نظر مي باشد ودرهرصورت اين خانقاه يا مدرسۀ دو منار بود كه علي بن فرامرز در آغاز قرن ششم ساخته وپدرخود شمس الملوك را درزيرزمين آن مدفون ساخته است .

اما معلوم نيست ايشان اين بنا را مقبرۀ شيخ الاسلام مي دانند وياقسمتي ازمدرسه دو منار .

به هر حال بنا چون درسال 429 هجري ساخته شده چگونه مي تواند از قرن ششم باشد . دركتيبه موجود مصرح است كه باني آن ابومسعود بهشتي وابويعقوب اسحاق بوده اند . آنچه مسلم است اين بنا براساس كتيبۀ موجود در آن توسط ابومسعود بهشتي وابويعقوب اسحاق فرزند كه از رؤساي نظامي دستگاه حكومت علاءالدوله بوده اند ساخته شده است . از اين دو نفر كتيبه اي هم بر در دروازۀ حظيره موجود بوده است .

مشخصات
اين بقعه داراي يك ورودي با قوس سرجناقي با طاق نماهاي آجري دوتايي برروي هم در طرفين است. درقسمت فوقاني داخل بقعه درچهارطرف 4 طاقچه با چهارپنجره مشبك آجري تعبيه شده است . زيرگنبد درچهارطرف ، پتكانه وطاق نماها وبا مقرنس گچبري تزيين شده است . درضلع جنوبي محراب قرار داردكه داراي فرورفتگي نسبتاً زياداست كه قسمت بدنه ديوار آن با كاشي معرق ونقوش گل وبوته اسليمي آراسته شده كه از الحاقات قرن هشتم هجري است . پيشاني محراب مزين به گچبري با نقوش گل وبوته است .گنبد بر روي چهار ديوار به اندازۀ احتمالاً 5/6×5/6 وكلفتي 45/1 متر قرار دارد . درضلع شمالي خطوط كوفي ديده مي شودكه قسمت اعظم آن ريخته است. درضلع شرقي وغربي به قرينه دو طاق نما مزين به نقوش زيباي گچبري شده و كارشده با رنگ وهمچنين صفه تعبيه شده است كف داخل بقعه با آجر پوشيده شده است و پشت بام ونماي خارجي گنبد نيز همچنين آجري مي باشد . قسمت فوقاني نماي خارجي بقعه مزين به خطوط كوفي بنايي مي باشد . درگردونه گنبد با مقرنس قطاري تزيين يافته است . وهمچنين در گردونه گنبد، كتيبه اي مزين به نقوش اسليمي كه با رنگ كارشده به چشم مي خوردگنبد نيزبصورت دو پوسته، پيوسته ناري مي باشد .

كتيبه هاي تاريخي
آثاري كه داخل گنبد ديده مي شود عبارت است از :

1ـ كتيبۀ كوفي تزييني از رنگ ، بالاي سردرگاه نماي غربي كه درحاشيه اي ازنقوش گل وبوته قراردارد بدين كلمات :(( مما امرببناء هذه القبه المباركه ...... ابوالنجم والاسفسهسالارالجليل .... ابويعقوب بدر واسحق ابنا ينال مولينا (اميرالمومنين ) ابتغاء مرضاة الله وثوابه .في شهر رمضان سنه تسع وعشرين واربع مائه . ))

2ـ سنگ قبرفخرالدين اسفنجردي به اندازۀ 60×92 كه درمحراب نصب است وحدود 115 سال قبل به اين محل منقل شده عبارات سنگ قبربه خط ثلث ونسخ وكوفي بدين صورت است :

حاشيه اول : بسم الله الرحمن الرحيم الله ، الله لااله الاهو الحي القيوم لاتاخذة سنه ولانوم له ما في السموات وما في الارض من ذاالذي يشفع عنده الاباذنه يعلم مابين ايديهم وماخلفهم ولايحيطون بشيء من عمله الا بماشاء وسع كرسيه السموات والارض ولا يوده حفظهما وهو العلي العظيم . ( بقره /255 ) حاشيه دوم 1- نمايي از كتيبه هاي كار شده با رنگ داخل بقعه

:اسامي دوازده امام ذكر شده است.پيشاني (به خط كوفي) :كل نفس ذائقه الموت . هلال محراب نما: صلوات الله عليهم اجمعين. متن : هذا مرقد الشيخ الرباني ولي الله بايزيد الوقت فخرالمله والدين ....( اسم را تراشيده اند ) الا اسفنجردي قدس الله روحه توفي في عشرين محرم سنه سبع وعشرين وسبعمائه .

دراينجا بايد متذكر شد كه اين سنگ از آن بقعه شيخ احمد فهادان وسنگ مزار اوبوده است . به دلايلي كه ذيل توصيف بقعه شيخ احمد فهادان خواهيم گفت فخرالدين اسفنجردي همان شيخ احمد فهادان است كه نام احمد را از روي سنگ او محو كرده اند ومحل امحاء اسم بخوبي مشخص است .

3ـ كتيبه كوفي ازرنگ بربالاي سردر ورودي ( ضلع شمالي ) كه آيه 163 سورۀ بقره است (( والهكم واحد لااله الاهو الرحمن الرحيم )) قسمتي از آن ريخته است .

4ـ كتيبه كوفي از رنگ بر درگاه نماي شرقي آيه 65 سورۀ الغافر ( المومن ) بوده وبعد از (( الاهو )) از آن ريخته است 

مجموعه حجت آباد وزير در سي كيلومتري شمال غربي شهر يزد، در تقاطع جاده هاي تهران- يزد و يزد- . طبس قرار دارد.

اين مجموعه شامل باغ، عمارت، حمام، آب انبار، ساباط و كاروانسرااست و باني آن "ميرزا محمد مستوفي"- حاكم يزد در اواخر سلطنت است و باني آن "ميرزا محمد مستوفي"- حاكم يزد در اواخر سلطنت ناصرالدين شاه- بود. اين مجموعه در مسير قنات قديمي به نام "حجت آباد" قرار داشت. آب آن به حوض دورن محوطه عمارت ختم مي شد و از آن براي آبياري باغ استفاده مي كردند.

حمام اين مجموعه داراي دو صحن هشت ضلعي با نور گيرهاي سقفي است. عمارت مجموعه، مجاورضلع غربي باغ، حدود صد و سي سال قدمت دارد. اين عمارت مستطيل شكل با مساحت هزار و چهار صد متر مربع، در سه طبقه ساخته شده است. عمده مصالح ساختماني آن خشت گل و آجر است. بنا در جبهه غربي به ديوارباغ متصل و سه جبهه ديگر آن باز است. نماي اصلي عمارت، ضلع شرقي آن است و ورودي اصلي در ميانه اين ضلع قرار دارد. نبا داراي هشت ورودي فرعي نيز است.

از تزيينات اين با طرح هاي حصيري و خفته راسته اشاره كرد.

X